فلسفه آموزش
فیلسوفی که بیتردید بیشترین تأثیر را بر روی تصور ما از تربیت داشته، فیلسوفی سوئیسی به نام ژان ژاک روسو است. از نظر روسو در مبحث تربیت، آموزش یک سری از کارکردها که میبایست ما را برای عمل کردن به برخی وظایف معین اجتماعی آماده نمایند، مطرح نیست.
بلکه وی در نظر داشت انسان را، انسان بار آورد، به چیزی که شأن و منزلت وی را تشکیل میدهد و منطبق بر قابلیتهایش است. به این ترتیب تعالم تربیتیِ روسو بخشی از آموزش انسان و آموزش رابطه او با فرهنگ و جامعه است.
- ژان ژاک روسو از لحاظ تاریخ فرهنگی، تغییرِ جهت بسیار تأثیرگذاری را در به اجرا در میآورد، به این ترتیب که نه انسان متمدن، بلکه انسان طبیعی هدف برنامه تربیتی وی محسوب میشود، انسانی که از همه آن بار مصنوعی که تاریخ تمدن انباشته کرده، آزاد است. اما کودک به عنوان یک انسان آموزش ندیده، شبیهترین موجود به این انسان طبیعی است.
به همین دلیل کودک با همه رفتارها و نیازهای مختص به خود در مسیر رسیدن به انسان طبیعی از جایگاه ویژهای برخوردار است. ساختن انسانی واقعی از استعدادهای طبیعی کودک، در قرن هجدهم میلادی که در آن کودکان به عنوان بالغینی کوچک تصور میشدند که مجبور به ترک تا حد امکان سریع دوران کودکی خود بودند، آزمایشی انقلابی به شمار می رفت.
کتابی که روسو در آن چنین آزمایشی را به اجرا درآورد، خود از ویژگیهایی آزمایشی برخوردار است؛ این کتاب تلفیقی از رساله، رمان و مطالعات موردی است. این کتاب که ژان ژاک روسو آن را مهمترین اثر خود مینامد، «امیل یا درباره تربیت» نام دارد و بر اساس شخصیت اصلی این کتاب، دانش آموزی به نام امیل نامگذاری شده است.
«امیل» نشان میدهد که اگر انسان از تأثیرات زیان آور جامعه دور نگه داشته شود، به چه چیزی میتواند تبدیل شود. خواننده در این کتاب در یک تلاش آزمایشگاهی، انسان طبیعی را از هنگام تولد تا زمان ازدواج تجربه میکند. «امیل» برداشت ما را از انسان به صورت بنیادین تغییر میدهد و به یکی از تأثیرگذارترین نظریههای تربیتی در تاریخ فلسفه بدل میگردد.
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب عمارت فلسفه