هر کمپین موفق دیپلماسی عمومی را بررسی کنید در آن حتما به شنوندگانی موفق برخواهید خورد. درمورد کمپین بریتانیا برای متقاعد کردن ایالاتمتحده جهت خروج از بیطرفی و ورود به جنگ جهانی دوم، بخش «گوش دادن» شامل عملیات گستردهای برای جمعآوری سرمقالههای روزنامههای سراسر آمریکا در سرویس مطبوعاتی ویژه بریتانیا در نیویورک بود.
از جمله کسانی که در این کار سهیم بودند، استاد فلسفه دانشگاه آکسفورد، ایزایا برلین، بود که از سال 1941 به بعد و در بیشتر دوران جنگ، محتوای مکالمات خود در واشنگتن را با مطالبی که سرویس مطبوعاتی بریتانیا در نیویورک جمعآوری کرده بود، کنارهم گذاشت تا هفتهنامهای جذاب از زندگی سیاسی آمریکایی منتشر کند. با گذشت زمان حتی روزولت در کاخ سفید نیز مشتری مشتاق تحلیلهای او شد.
دیپلماسی شنیداری
بریتانیا همچنین به نظرسنجیها متکی شد و به درک ظرافتهای منطقهای، نسلی، قومی و حتی پویایی جنسیتی در انزواطلبی آمریکا رسید. بریتانیا فهمید زنان آمریکایی در مواجهه با پیشنهاد ورود ایالاتمتحده به جنگ علیه هیتلر یکی از بدبینترین گروهها هستند. اقدامات متقابل شامل ابتکارات ویژه در حوزه جنسیت بود. مانند توسعه برنامههای رادیویی به شیوه سریالهای خانوادگی درباره زندگی در لندن جنگزده به نام«خانواده در خط مقدم». برخی از سیاستمداران- حداقل در ملاء عام- امتناع خود را از گوش دادن به یک فضیلت تبدیل میکنند.
مارگارت تاچر که به گوش ندادن به انتقادات از سیاستهای اقتصادی خود افتخار میکرد در اکتبر1980 اظهار داشت: «برای کسانی که با نفسهای حبس شده در انتظار شنیدن عبارت مورد علاقه رسانهها یعنی (عقب نشینی 180 درجهای) هستند، من فقط یک چیز برای گفتن دارم: اگر میخواهید شما برگردید، خانمها اهل برگشتن نیستند». مشکل در سیاستمداران یا سیاستگذاران با اعتماد به نفس نیست، بلکه در سختافزار اساسی ادراک انسان است، تقصیر از خود ماست.
یکی از سوگیریهای به ویژه مرتبط با روند گوش دادن در فرآیند سیاست خارجی، شنیدن تصادفی یا سوگیری شنیدن تصادفی است که به طرز عجیبی، اگرچه در زندگی روزمره بسیار بدیهی نظر میرسد، بازتولید آن در یک محیط کنترلشده دشوار است. انسانها آنقدر نسبت به یکدیگر بیاعتماد هستند که برای پیامهایی که مستقیماً آنها را هدف نگرفته، بلکه فقط آن را شنیدهاند اعتبار بیشتری قائلند، به ویژه زمانی که اطلاعات شنیدهشده برای آنها مطلوب باشد.
تردستان قدیم میدانستند که بهترین راه برای اینکه یک نفر را در یک معامله جعلی گیر بیندازند این است که به او اجازه دهند مکالمه بین یک آفتابه دزد و همکارش را بشنود. شاید فقدان، انسانها را مستعد این کردهاست که گمان کنند یک پیام مستقیم ممکن است یک آدرس انحرافی برای حفاظت از منبع ارسال پیام باشد. در سیاست این مساله خودش را با توجه بیحدوحصر به پدیده« گاف میکروفن باز»به عنوان فاشکننده ماهیت واقعی نامزد انتخاباتی نشان میدهد.
انطباق این مساله در سیاست خارجی این است که دولتها به طور واضح تمایل دارند وزن بیشتری به مطالب محرمانه و اطلاعات مخفی به جای مطالب موجود در منابع آزاد و باز بدهند که هرکسی میتواند به آن دسترسی پیدا کند، مثال بارز این امر این است که شواهد محرمانه مربوط به وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق برای ایالاتمتحده ارجح بود تا شواهد واضح منابع باز که ادعا میکردند عراق چنین برنامههایی را کنار گذاشته است.
در این زمینه: روند شکل گیری سیاسی آلمان
برگرفته از کتاب: دولت ها چگونه پیروز می شوند