بیشترین مقالات موجود در بازار پوشش فجایع، و میز ویراستارها مملو از عکسهای دلخراش است. فقدان گزارشهایی به جز این مصیبتها، فجایع در جهان سوم، استثمار کودکان، اغلب منجر به ناامیدی میشود.
برخی از ویراستارها (وخوانندگان) دیگر تاب دیدن عکسهایی از نوع تصاویر بچههای فقیر را ندارند. اما بازار خواهان آن است، و عکاسی مطبوعاتی برای آشکارسازی زشتی جهان ما حضور دارد.
عکاسی مستند
برخی ادعا میکنند که بلایا و بدبختیها اهدافی آسان برای عکاسان مطبوعاتی است، به خصوص زمانی که در جهان سوم عکاسی بشوند، زیرا که شما میتوانید تصاویر عجیب و غریب با بار عاطفی عظیمی را ثبت کنید.
تصاویری از بدبختی ها که به جهان اول نزدیکتر است (جایی که معمولا خوانندگان این مطالب هستند) تصاویری که سرگرم کننده نیستند، بلکه وحشتناکاند.
از همه مهمتر، برای اینکه توسط تصاویر سخن بگویید، نیاز به تسلط بر زبان عکاسی دارید. که این مشکلتر است.
- به نظر میرسد تصاویرکودکان کثیف و در حال مرگی که در جهان دور افتاده سوم عکاسی شدهاند تضمینی بر تاثیر بصری و احساسی قوی باشند. ظاهرا، به این دلیل است که عکاسان مشغول تهیه داستانهای وحشتناک هستند.
مستندنگاری مصائب درست و مناسب است- اما در محدوده. به عقیده من، مستند سازی آنچه در جهان در حال وقوع است مهم است، اما نیازی به چسبیدن به چشمهای با آبریزش و پر از مگس و شکم نفخ کرده کودکان بدبخت نیست.
در این زمینه: عکاسی مستند
برگرفته از کتاب: روایت داستان برای فتوژورنالیست ها