روبرت اسپایرا
این کتاب شعر ثمرة اندیشة وحدتگرای روپرت اسپایرا است که در مقدمة کتاب با عنوان «وحدت هستی» آن را توضیح میدهد و در بخش پایانی منشأ پیدایش و بارقة این شعر و چگونگی شکلگیری آن را در طی چند سال شرح میدهد.
شعر او حاصل مکاشفه و رخدادی معنوی است که موجب تأملات او دربارة «من هستم» یا «من حقیقی» یا «حقیقت من» شده است.
او در 15 سالگی با اشعار و اندیشه های عرفانی مولوی و عرفان هندی و سیستم کلاسیک ادویتا آشنا شد. به تدریج ادویتا(نادوگانگی یا وحدت هستی) اساس علاقه و کار او قرار گرفت.
برای فهم معنای نادوگانگی دربارة معنای«جدایی» مداقه کرد و از شناخت و راههای تحقق آن جویا شد. او آموخت که جدایی باید در ذهن و بدن پدیدار شود.
او به ما میگوید ماندن و توقف در ذهن و بدن موجب میشود تا «من حقیقی» را نشناسیم و گمان کنیم تجربیات متکثر و محدود و متغیر ما «من حقیقی» هستند.
بنابراین، اگر بتوانیم خویشتن حقیقی خود را از این یا آن تجربة متکثر و محدود و متغیر جدا کنیم، آنگاه نه تنها به منِ ناب و واحد و نامتناهی میرسیم و هستی خود را هستی واحدی میبینیم بلکه آن را در وحدت با جهان هستی وخداوند لایزال مشاهده میکنیم.
این کتاب به ما می آموزد که جدایی خود حقیقی از بدن و ذهن موجب درخشش و نورافشانی «من حقیقی» میشود و «حقیقت من» هدایت زندگی را در دستان خود میگیرد. رهایی از «من کاذب» یعنی نجات از رنجها و رسیدن به صلح و آرامش.
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب بی کرانگی