عموماً پذیرفته شده است که هومی بابا یکی از شخصیتهای بنیانگذار پسااستعمارگرایی است. اگرچه پیدایش این مکتب فکری در واقع پیش از انتشار موقعیت فرهنگ است و با کار ادوارد سعید* شروع گردید، برداشتهای نظری و چالشهای بابا نقش مهمی در توسعه این رشته داشتند.
هومی بابا
با این همه، تنها با انتشار موقعیت فرهنگ بود که خطوط پژوهشی متعدد بابا (که پیشتر در انواع مجلات تخصصی دانشگاهی منتشر شده بود) در یک پروژه فکری منسجم گرد هم آمدند تا دیگران بتوانند با آن وارد بحث شوند. بابا یک زبان و چارچوب نظری برای محققان پسااستعماری فراهم میکند و اصطلاحاتی مانند «دورگه» اکنون اصطلاحی استاندارد در سراسر این رشته است.
با این حال، پروژه او کلیت مفهوم کلی رشتههای مجزا را زیر سوال میبرد. در واقع، بابا روشن ساخت که مکاتب فکری در عمل میتوانند به «زندان روش تبدیل شوند، چه با جزمگرایی نابجا [صلبیت فکری] متخصصان یا در پاسخ به هژمونیهای نهادی و انضباطی [سلطه]».با این وجود، روندی مبتنی بر پافشاری بابا بر تقدم متن بهمثابه نقطه اعتراض، چالش یا شورش پدید آمده است.
- این روند به موازات، و در واقع اکنون اغلب آمیخته با، «پروژه کلی نقد ضد استعماری انجام میشود که توسط متفکران پساساختارگرا یا تاریخگرای جدید اتخاذ شده است».
«تاریخگرایی جدید» نوعی نقد ادبی است که در دهه 1980 توسعه یافت و استدلال میکند که متون تجلیات زمینههای سیاسی و فرهنگی خود هستند.
در نتیجه، متن باید در زمینه خوانده شود و زمینهها را میتوان از طریق متون تاریخی بازیابی و دوباره کشف کرد. آثار بابا، بهویژه موقعیت فرهنگ، در کنار کتاب رنسانس خود مد سازی (1980) استیون گرینبلت، منتقد ادبی ایالات متحده*، یک متن بنیادی در پژوهشی مانند این است.
در این زمینه: هومی بابا کیست
برگرفته از کتاب: تحلیلی در باب موقعیت فرهنگ هومی بابا