چارلز داروین
نظریه تکاملی چارلز داروین بر این فرض استوار است که تمام زندگی روی زمین از یک نیای مشترک سرچشمه گرفته است.
داروین در کتاب منشأ گونهها مینویسد: ”بنابراین باید از آنالوژی (قیاس) نتیجه بگیرم که تمام موجودات زندهای که تاکنون روی کره زمین زندگی میکرده اند، از یک شکل ابتدایی، که در آن نخستین نفس حیات کشیده شد، ایجاد شدهاند.“
این آخرین جد مشترک جهانی (LUCA) که آخرین اجداد مشترک (LCA) نیز خوانده میشود، لزوماً اولین موجود زنده نبود.
در عوض، این جد جدیدترین نیایی بود که تمام انواع حیات امروزی حدود 9/3 میلیارد سال پیش از آن تکامل یافته، و اکنون ویژگیهای ژنتیکی آن را به اشتراک میگذارند.
سه شاخه اصلی از موجودات زنده وجود دارد: یوکاریوتها، شامل گیاهان، جانوران، تک یاختهها و سایر مواردی که دارای هسته سلولی هستند؛ و باکتریها و آرکئی باکترها، دو شاخه از ارگانیسمهایی هستند که هسته سلولی ندارند.
جستجو برای یافتن خصوصیاتی که بتواند ما را قادر به تقدیس فرضیة LUCA کند، دست نیافتنی و بحث برانگیز است.
هنگامی که جستجو برای یافتن این جد اولیه شروع شد، فرض بر این بود که LUCA یک توده خام و ساده بوده است، اما اکنون معتقدند که این فرضیه یک سادهسازی ناموزون است.
در سال 2010، یک آزمایش رسمی برای ارزیابی ویژگیهای مشترکی که یک کاندید LUCA باید داشته باشد، ارائه شد.
LUCA یک ارگانیسم تک سلولی بود که یک غشای لیپیدی آن را احاطه میکرد. برخی از ویژگیهای دیگر آن به طور کلی در حوزههای ژنتیک، بیوشیمی، منبع انرژی و تولیدمثل است.
در تمامی اشکال زنده، اطلاعات ژنتیکی در داکسی ریبونوکلئیک اسید (DNA) رمزگذاری میشود، و سپس کد ژنتیکی از DNA به آنزیمها و پروتئینهای دیگر ترجمه میشود که این روش تقریباً از باکتریها گرفته تا انسان مشابه است.
این ترجمه اطلاعات ژنتیکی از مفهوم LUCA پشتیبانی میکند و به نظر نمیرسد که اشکال حیات از اجداد متعددی به تکامل رسیده باشند.
یکی از بزرگترین مشکلات در شناسایی LUCA مربوط به تبادل ژنها است. همانطور که میدانیم ژنها قادر به پرش از یک ارگانیسم به ارگانیسم دیگر هستند و پاسخ این سوال را با دشواری روبرو میکند: آیا خصوصیاتِ قابل مشاهده موجودات زنده جهانشمول هستند یا اینکه بین ارگانیسمها جابجا شدهاند؟
ما بیشتر در این رابطه در اینجا مطلبی گذاشتهایم
برگرفته از کتاب رویدادهای برجسته در تاریخ زیست شناسی