امپراتوری آلمان
این کتاب در سال 1987 در آلمان به چاپ رسید و به نظر میرسد نادرستی برخی نتایج آن به دلیل اتفاقات سال 1990 به اثبات رسیده باشد. من وقایع اخیر را پیشبینی نمیکردم، چه رسد به آنکه بخواهم انتظار آنها را داشته باشم و شخص دیگری را نیز نمیشناسم که در سال 1987 این رویدادها را پیشبینی کرده و وقوع آنها را انتظار داشته است. به یاد میآورم که در سال 1987 در شهر بُن استقبال بسیار گرمی از رئیس دولت و سران جمهوری دموکراتیک آلمان صورت گرفت، از سوی همان صدراعظمی که در سال 1990 باعث پیوستن آلمان دموکراتیک به جمهوری فدرال آلمان شد. با این تفاسیر من تغییری در کتاب خود به وجود نخواهم آورد و از دو دلیل برای چنین تصمیمی برخوردارم:
اول اینکه بازتولید غیر منتظره غول هشتاد میلونی آلمان در صورت موفقیت باعث خواهد شد تا بار دیگر تاریخ گذشته آن – تاریج دگرگونیهای آن از بیسمارک به هیتلر – با وضوح بیشتری به خاطر آورده شود. این تاریخ بدون تغییر خواهد ماند و آموزه آن مبنی بر اینکه آلمان میتواند خیلی سریع چهره تغییر یافتهای از خود به جهانیان نشان دهد، پر اهمیتتر و به روزتر از همیشه است.
دومین دلیل این است که تاریخ در سال 1990 نیز غیر قابل پیشبینی خواهد ماند، به ویژه در ماههای اخیر، در سخنرانیهایی که در این روزها به مناسبت سوم اکتبر سال 1990 صورت گرفته، صحبتهایی در خصوص «تکمیل» اتحاد آلمان مطرح شده است، در واقعیت اما این اتحاد جدید هنوز ناتمام است. این اتحاد در حال حاضر چیزی به غیر از ادغام رسمی یک جامعه فقیر در یک جامعه ثروتمند نیست، جامعه فقیری که در سال 1990 به دلیل بیکاری گسترده در حال فروپاشی بود.
جمهوری دموکراتیک آلمان هنوز به حیات خود ادامه میدهد، حتی اگر در سال 1990 به جمهوری فدرال آلمان پیوسته باشد. اما آلمان دموکراتیک دیگر از اقتصاد کم رونق و دولتی سال 1987 برخوردار نیست، بلکه آلمان دموکراتیک اکنون کشوری از لحاظ اقتصادی ویران و از لحاظ حکومتی نابود شده محسوب میشود. اینکه آلمان فدرال خواهد توانست سرنوشت این بخش جدید را به دست بگیرد و آن را از این منجلاب بیرون کشد، یا اینکه خود نیز در منجلاب آلمان دموکرات فرو خواهد رفت، پرسشی است که نمیتوان در حال حاضر پاسخی برای آن یافت.
ما بیشتر اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب بیسمارک به هیتلر