وحشت نکنید همیشه نسبت به کسانی که آشکارا از آن واهمه دارند - نشر پیله

وحشت نکنید

کتاب فتح خوشبختی
Rate this post

وحشت

ما در مواقع بحران، با ناامیدی می­خواهیم که مردم را خوشحال کنیم. اما اگر ما این کار را، مطابق آنچه که ما فکر می­کنیم آنها می­خواهند بشنوند، انجام دهیم، در این صورت دچار وحشت از وحشت شده­ایم. نباید اجازه دهیم که ترس ناشی از تکان خوردن قایق، رفتار ما را هدایت کند.

راسل اشاره می­کند، نظر مردم، همیشه نسبت به کسانی که آشکارا از آن واهمه دارند، ظالمانه­تر است. او آنرا به منزله سگی می­داند که فقط به آنهایی که از او می­ترسند، حمله می­کند.

شخصیت­های اجتماعی، اغلب این تصور را در ما ایجاد می­کنند که، بیشتر از باورهای درست یا غلط خود، براساس حدس­های ثانویه­ خود از واکنش ما، عمل می­کنند. اگر آنها تصور کنند که ما با آنها ظالمانه رفتار خواهیم کرد، ما این کار را انجام خواهیم داد، اما این کار اغلب مشکلاتی را موجب خواهد شد که آنها سعی دارند از آن دوری کنند.

سیاستمداران، فقط برده تغییر در حالت روانی همگانی نیستند، بلکه طوری تربیت شده­اند که آن را نیز بشناسند. آنها یک گروه خود-منتخب هستند که نسبت به آنچه که دیگران در مورد کارهای آنها فکر می­کنند، حساس هستند. همه­ی ما که در محل کار، در خانواده و یا هر سازمانی که به دنبال منصبی هستیم، به دنبال تٲیید همگانی می­گردیم ، گرفتار ترس خارج شدن اوضاع از کنترل خود خواهیم شد.

در وضعیت بحرانی، این کار می­تواند عواقب ناخواسته­ای داشته باشد. متخصص اطلاع­رسانی عامل خطر ،پیتر سندمن، کارشناس نحوه­ی اداره وحشت توسط مقامات، اشاره می­دارد، آنچه که ما آن را عامل مخاطره تصور می کنیم، الزاماً چیزی نیست که باید از آن بترسیم: اگر شما به لیست بلندی از عوامل مخاطره­، نگاهی بیاندازید و آنها را بر حسب آنکه، چقدر باعث نگرانی مردم می­شوند، مرتب سازید، و سپس، آنها را دوباره بر اساس میزان صدمه­شان مرتب کنید، و بعد، این دو را به هم ربط دهید، به عدد باورنکردنی 0.2 خواهید رسید.

ضریب همبستگی 0.2 در تعریف عوام، به این معنا است که، ما تقریباً به یک اندازه، نگران عوامل مخاطره­ بزرگ و عوامل مخاطره­ کوچک هستیم، و عواملی که ما اغلب، بیشتر نگران آنها هستیم، عوامل مخاطره­ جزئی هستند. ما از معیاری غیر از صدمه، در تصمیم­گیری آنچه که باعث رعب ما می­شود، استفاده می­کنیم.

بنابراین، چون ما نگران آنفولانزای پرندگان، جنایات ناشی از چاقوکشی یا خطرات پر کردن دندان با جیوه هستیم، این بدان معنا نیست که این احساس، به خاطر خطر واقعی آنها است. حس درونی ما، راهنمای خوبی نیست؛ بنابراین هنگامی که ما به عنوان رؤساء سعی می­کنیم که این احساس درونی را مدیریت کنیم، اغلب، دچار اشتباه می شویم.

سندمن، این احساس که باید کاری انجام شود را، به عنوان خشم وغضب تعریف می­کند، که با خطر، همبستگی خوبی ندارد. مشکل در بسیاری از موارد از غضب بالا و خطر کم ناشی می­شود، جایی که به گفته او، تاریخچه بلندی از دولت هایی دارد که به خاطر حساسیت بیش از اندازه به نظر مردم، تصمیمات بدی گرفته­اند: وحشت مقامات از وحشت مردم، امری متداول است.

به این معنی که مقامات اغلب تصور می­کنند که عموم مردم وحشت­زده شده­اند یا در شرف وحشت­زدگی هستند، بنابراین از فاش شدن اطلاعات خود­داری می­کنند، یا به مردم، اطمینان بیش از حد می­دهند، و یا مردم را به خاطر ترسشان تحقیر می­کنند و…، این وحشت از وحشت مردم، با این تصور که همه ما، هر لحظه ممکن است با ‘موهای آتش گرفته’ به اطراف بدویم، نه تنها به ما قوت قلب نمی­دهد، بلکه می­تواند اثرات آنی روی سلامتی یا رفاه ما داشته باشد، به عنوان مثال در آنفولانزاهای همه­گیر.

سندمن می­گوید، بهتر است خبر بد را به مردم بدهید، اما این کار را با مسئولیت­پذیری انجام دهید، در این صورت، سایر مردم به ندرت وحشت­زده خواهند شد، و کمتر دچار ناراحتی می­شوند، تا اینکه بخواهید، حقیقت را از آنها پنهان کنید. در این حالت است که با احساس مسئولیت، کار هدایت خود را انجام داده­اید. اگر شما از سگ خشمگین نظر مردم بترسید، با این کار، فقط آن را تشویق خواهید کرد که شما را گاز بگیرد.

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب فتح خوشبختی

Original price was: ۸۱,۶۰۰ تومان.Current price is: ۷۴,۰۰۰ تومان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *