جناح راست جدید گونهای از پوپولیسم را پذیرفته است؛ دیدگاهی سیاسی که بر ضرورت پیروزی در انتخابات برای روی کار آمدن دولتی که به خواستههای «مردم عادی» پاسخ میدهد یا به گفته پوپولیستها تأکید میکند، باید نقش بسیار بیشتری در نحوه تنظیم سیاستهای دولتی برای اطمینان از تامین منافع آنها به آنان داده شود.
پوپولیسم
این ایدئولوژی راست جدید به این عنوان شناخته میشود که در ایالات متحده پوپولیسم سابقه طولانی دارد و در درجه اول بر کاهش آنچه به عنوان قدرت بیش از حد برخی تلقی میشود متمرکز است.
در گذشته پوپولیستها علیه صاحبان شبکههای راه آهن سراسری و کارخانههای فرآوری به دلیل رفتار ناعادلانه آنها با کشاورزان تجمع کردند. آنها کارشناسان مالی را که سیاستهایی تعیین میکنند(سیاستهایی که میزان گردش پول را مشخص میکنند) به خاطر آنچه که پوپولیستها معتقد بودند تلاشهای بیش از حد برای جلوگیری از تورم است را محکوم کردند.
تا اواسط قرن بیستم جنبشهای پوپولیستی در ایالات متحده در سمت چپ طیف سیاسی قرار داشتند. در اروپا جنبشهای پوپولیستی تمایل به تقسیم بین چپ و راست دارند. سوسیالیسم بولیواری به طور گستردهای به عنوان گونهای از پوپولیسم چپ تلقی میشود. پوپولیسم محافظهکار جنبشی در سمت راست است که خواستار پیروزی در انتخابات است تا دولت بتواند نخبگان، رسانهها و شرکتها را مدیریت کند تا از فرهنگ سنتی غربی و منافع طرفداران به عنوان شهروندان عادی محافظت کند.
اخیراً پوپولیستهای محافظهکار خواستار مدیریت بر مقررات شرکتهای بزرگ گرداننده رسانههای اجتماعی مانند: توییتر و فیسبوک شدهاند که آنها را متهم به محدود کردن دیدگاههای محافظهکارانه در پلتفرمهای خود میکنند.
از این نظر پوپولیستهای محافظهکار و تعدادی از طرفداران چپ میانه و چپ جدید نگرانی مشترکی در مورد شرکتهای گرداننده رسانههای اجتماعی دارند؛ اگرچه دلایل این نگرانی اغلب متفاوت است. برای مثال مدافعان چپمیانه بهطور فزایندهای نگران هستند که رسانههای اجتماعی اجازه انتشار اطلاعات نادرست را میدهند، در حالی که پوپولیستهای محافظهکار به دنبال وجود مقررات دولتی برای شرکتهای رسانههای اجتماعی هستند تا محدودیتهای کمتری را برای محتوا اعمال کنند. در مقررات دولتی، راست جدید نقش گستردهای را برای دولت میبیند.
به طور گستردهتر پوپولیسم محافظه کار آمیخته گرایی محافظه کاری اجتماعی معتدل همراه با آزادی خواهی اقتصادی معتدل است که با فراخوانی برای ایفای نقش قویتر دولت در کمک به آمریکاییهایی که از نظر اقتصادی سخت کوش و دچار مشکلات مترتب میشوند، همه را متحد میکند. پوپولیسم محافظهکار به دنبال محدود کردن نقش دولت در درگیریهای نظامی برون مرزی است و تنها راضی به آن دسته از تعاملهایی با دولت است که مستقیماً با تهدیدات آشکار علیه امنیت ملی مرتبط است و اشاره میکند که منابع صرف شده در جنگهایی مانند: جنگهای عراق و افغانستان میتواند صرف برنامههایی شود که به اقتصاد و مردم آمریکا کمک کند.
اگرچه جذابیت آن به مولفه نژادی یا فرهنگ تاریخی مسلط در یک کشور محدود نمیشود؛ برخی از مفسران نگران هستند که پوپولیسم محافظه کارانه ممکن است ترسهای نژاد محورانه را در مورد تغییر جمعیت شناسی در کشورهایی که این شکل از پوپولیسم در آنها رو به افزایش است، گوشزد کند.
پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2016 ایالات متحده از بسیاری جهات ظهور عناصر بزرگ ایدئولوژی راست جدید را به نمایش گذاشت، اما این جنبش در سایر مناطق جهان نیز رشد کرده است. پوپولیستهای محافظه کار”ژایر بولسونارو” در برزیل و”ویکتور اوربان” در مجارستان دو نمونه برجسته هستند.
اوربان نماینده حزب سیاسی”فیدز” است که پوپولیسم محافظه کار را پذیرفته است و مجارستان را با میراث مسیحی اش شناسایی کرده است، از جمله ادغام ارزشهای کتاب مقدس به طور مستقیم در قوانین عمومی. با وجود این پیروزیها برای طرفداران آن، آینده پوپولیسم محافظه کار، مانند بسیاری از موارد در سیاست جهانی، نامشخص است.
در این زمینه: آزادی خواهی
برگرفته از کتاب درآمدی بر علم سیاست