«وقتی تدریس تمام میشود که، مطلب برای شما جا بیفتد.»
مطلبی که برایشان جا افتاده را بپرسید؛ آنها باید مطلبی را که خوب یادگرفتهاند، تکرار کنند.
چند دقیقه قبل از اینکه کلاس به اتمام برسد، از دانشآموزان بخواهید تا مطلبی که بهتر یاد گرفتهاند را توضیح دهند سپس از کلاس خارج شوند. این کار حافظهی کوتاهمدت آنها را به چالش میکشد و به شما این امکان را میدهد تا توانایی آنها را در بیان مختصر مطالب بسنجید. منصف باشید، و اجازهی تکرار را بدهید ولی اجازه ندهید که عیناً مطلب نفر قبلی را تکرار کنند.
مثلاً:
من تدریس آقای فوی که معلم فناوری اطلاعات و ارتباطات (آیتی) بود را مشاهده کردم. مثل همهی چیزهای خوبی که روال درسی کلاس بود، شاگردان منتظر آن بودند.
آقای فوی از دانشآموزانی که مطمئن بودند که درس را فهمیدهاند، خواست تا دست بالا ببرند و مطلبی را که فهمیدهاند، توضیح دهند و همهی دانشآموزان دست بالا بردند، و از دانشآموزانی که در کلاس دورتر نشسته بودند شروع به پرسیدن کرد.
ما پنج یا شش نفر بودیم که میخواستیم قبل از اینکه کسی بگوید پاسخ دهیم، و جواب سؤال این بود: «شَگْ: مخفف شبکهی گسترده بود.» معلم گفت:
درست است ولی کسی نمیتواند آن را تکرار کند چون دو بار تکرار شده است. به سرعت همهی دانشآموزان مشغول فکر کردن و آمادهسازی برای سؤال بعدی بودند تا زودتر از کلاس خارج شوند. روش بسیار خوبی برای به چالش کشیدن و درس پرسیدن از آموختههای دانشآموزان بود، و آقای فوی ارتباط خوبی برقرار کرد.
نکتهی آموزشی:
سعی کنید درس پرسیدن را به ترتیب درخواست دانشآموزان و یا در جهت عکس آن و یا کسانی که کار خود را زودتر به اتمام رساندهاند، پیش ببرید.
در این زمینه: سوال پرسیدن بی مقدمه
برگرفته از کتاب: درس پرسیدن و چالش