کارل یاسپرس
ماکس وبر بزرگترین انسان آلمانی عصر ما بود. من میدانم که با بیان این سخن، در قضاوت کردن دربارهٔ ماکس وبر، از آیندگان پیشی میگیرم. با این حال همچنان بر این باورم، زیرا تقریباً نیم قرن با این اعتقاد راسخ زندگی کردهام.
زندگی ماکس وبر با عصر بیهمتای صلح و امنیت در اروپا مصادف بود، همان عصری که در سطح و ابعاد جهانی، عصر امپریالیسم شناخته میشود. او بهطور شهودی از لحظهٔ خاص تاریخیِ آلمان آگاه بود: از وقوع رویدادهای شوم و پیشبینینشدهٔ آیندۀ نزدیک.
اگر آلمان نمیخواست بر دستاوردهایی تکیه کند که امنیت کاذب را به ارمغان بیاورد، باید همه نیروهایش را فرا میخواند و در عرصه سیاسی، ملتی آگاه و فعال میشد.
ماکس وبر خواستار مستعمرات برای آلمان نبود، بلکه خواستار نقشی در تصمیمات جهانی آینده در جامعهٔ ملل بود. نگران مشارکت آزاد آلمان در تجارت بینالمللی بود، مشارکتی که برای حیات اقتصادی کارگران آلمانی ضروری بود.
از خودپسندی و خودفریبی آلمانی بیزار بود. وجود زمینۀ تجاری را برای دولتمردانی که بتوانند ظرفیتهای آلمان را توسعه دهند ضروری میدانست، آن چیزی که به تعبیر وی در درون «نظام» امپریالیستی غیرممکن بود.
برگرفته از کتاب ماکس وبر سیاستمدار، دانشمند و فیلسوف