تفکر استراتژیک
اگر به آنچه نیکسون در مورد چین گفته است و آنچه در گزارشهای سیاست خارجی که تحت حمایت نیکسون تهیه شده است نگاه کنید، او مسئله چین را از منظر نظم جهانی، نه از منظر یک بحران خاص و نه از دیدگاه ویتنام مطرح کرد، حتی با وجود اینکه در ویتنام تأثیرگذار بود.
دیدگاه او این بود که با مشارکت چین در نظام بینالمللی، کل الگوی سیاست بینالملل تغییر خواهد کرد، زیرا در این صورت همه کشورهای دیگر باید تأثیر چین را بر حسب وضع جدید در نظر بگیرند.
او محاسبه کرد که تا آنجا که روابط بین چین و ایالات متحده باعث ایجاد اعتماد به مواضع یکدیگر میشود، ما میتوانیم شرایطی را ایجاد کنیم که در آن آمریکا به چین و روسیه نزدیکتر از یکدیگر باشد.
بنابراین، ما موقعیت چانهزنی قوی خواهیم داشت. او همچنین فکر میکرد که با تغییر دیدگاه مردم آمریکا از چشمانداز صلح، هدف داخلی ما تقویت خواهد شد.
مثال دیگرخاورمیانه است. خیلی زود در دولت، ما تصمیم گرفتیم که سلطه نظامی روسیه و نفوذ آن در منطقه را از بین ببریم. و در واقع، من چنین گفتم.
استفاده از کلمه «بیرون راندن» به طرز بدی از نقطه نظر داخلی انتخاب شده بود، اما این چیزی بود که ما قصد انجامش را داشتیم. استراتژی ما این بود که در اوج مذاکراتی که در حال انجام بود نشان دهیم که فشار نظامی روسیه یا حضور ارتش شوروی اجازه تصمیمگیری در مورد نتیجه را ندارد.
ما فکر میکردیم جایی در این مسیر، یک کشور عربی از وضعیت یکه میخورد و تصمیم میگیرد که دیپلماسی آمریکایی و نه تسلیحات روسی برای حل مشکل مورد نیاز است.
ما چهار سال در آنجا ماندیم تا این که در مواجهه با انتقادات به خصوص از سوی اروپا به این امر دست یافتیم.
بنابراین، اگر من اشتباه میکنم، من را روشن و تفهیم کنید، اما شما هنگام ورود به دولت به این فکر میکردید، حتی قبل از جنگ یومکیپور در سال 1973؟
این تصمیم در سال 1969 گرفته شد.
از اینرو، حتی در آن زمان، هنگامیکه اتحاد جماهیر شوروی قدرت غالب در جهان عرب بود و رویدادهای جهان عرب را سروشکل میداد، شما و نیکسون میتوانستید زمانی را تصور کنید که ایالات متحده جای اتحاد جماهیر شوروی را به عنوان شکل دهنده اصلی رویدادها میگیرد؟
اتحاد جماهیر شوروی کاملاً مسلط نبود زیرا اسرائیل وجود داشت که ما با آن رابطه خاصی داشتیم و کشورهایی مانند اُردن و عربستان سعودی بودند که طرفدار شوروی نبودند. اما، در کشورهای بزرگتر مانند مصر و سوریه و عراق اتحاد جماهیر شوروی عملاً تأمین کننده تسلیحات انحصاری و بهنوعی از نظر دیپلماتیک مسلط بود.
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب کیسینجر در برابر کیسینجر