گنوسیسم جریان گنوسی بیش از همه با تاریخ مسیحیت به ویژه در دو قرن نخست میلادی - نشر پیله

گنوسیسم

کتاب اسطوره سوفیا
Rate this post

جریان گنوسی

گرچه جریان گنوسی بیش از همه با تاریخ مسیحیت به ویژه در دو قرن نخست میلادی عجین گشته، اما سابقه‌ی آن بسیار کهن است و به پیش از ظهور مسیحیت باز می‌گردد. گنوسیس، به معنای معرفت باطنی، ریشه در واژه‌ی هند و اروپایی gn-gno و با Know در انگلیسی و Jnana در سانسکریت نزدیکی معنایی دارد.

 اصطلاحا در مطالعات ادیان به طور کلی، این نام بر مکاتب و ادیان باطنی و سری مشرق زمین اطلاق می شود که اساسا مبتنی بر نجات از طریق نوعی معرفت اسرارآمیز است. این معرفت از زمان‌های دور، نسل در نسل به واسطه‌ی افراد خاصی منتقل و آموزش داده می‌شد.

منابع در دسترس برای مطالعه‌ی کیش گنوسی تا پیش از اکتشافات باستان شناسی اخیر بسیار محدود و ناقص بود. به واسطه‌ی کشفیات نجع حمادی و بحر المیت، فهم روشن تری در مورد پیشینه و تاثیر و تاثرات این جریان فراهم آمد. پیش از این عمده اطلاعات از طریق ردیه نویسی پدران کلیسا که مکاتب گنوسی را بدعت‌گذار می‌دانستند به دست می‌آمد که با دیدی انتقادی عقاید گنوسی را محکوم می‌کردند.

در خصوص ریشه یا خاستگاه کیش گنوسی مناقشات فراوانی صورت گرفته است. برخی مانند فیستوژیر آن را برگرفته از ثنویت افلاطونی دانسته‌اند و برخی دیگر مانند رایتزنشتاین نظر به شباهت این آیین با ادیان سری مصر و ایران داشته‌اند. با توجه به اسناد یافت شده در بحر المیت، کیسپل ریشه‌ی آن را مربوط به گروه‌های بدعت‌گذار یهودی می‌داند.

به عقیده‌ی هانس یوناس، با نظر به غلبه‌ی یونانی مآبی بر غرب و شرق که به دست اسکندر کبیر انجام گرفت، نوعی وحدت در فرهنگ‌ها علی رغم تفاوت‌هایشان شکل گرفت، فرهنگی که بزرگتر از آن پیشتر وجود نداشت وهزار سال به طول انجامید تا اینکه با غلبه‌ی اسلام این یکپارچگی گسیخته شد.

گرچه با مرگ اسکندر، به لحاظ سیاسی، امپراتوری یونانی از هم پاشید، این امتزاج همچنان ادامه یافت و در قالب امپراتوری روم شرقی و از طریق کلیسای یونانی زبان بیزانس با مکاتب و ادیان شرقی پیوند وثیق یافت که عمده جریانات معنوی از جمله گنوسی برخواسته از چنین فرهنگ تلفیقی بوده‌اند.

در غالب سنت‌های دینی این باور وجود دارد که جهان و مخلوقات آن دارای نقصان وجودی هستند، در بیان علت این نقص دو دیدگاه معمولا مطرح شده است. در نخستین دیدگاه این نقصان به علت خطای خود بشر است که با بیان داستان‌هایی نظیر خوردن میوه‌ی ممنوعه یا آشوبگری گناه فردی یا جمعی را به انسان یاد آور می‌شود. دیدگاه دوم مبتنی بر ماهیت ناقص جهان است و انسان در این جریان بی‌گناه است که این نظر متفکران گنوسی است.

درواقع به دلایل گوناگونی که از سوی این مکاتب ارائه شده نوعی هبوط الهی صورت پذیرفته که به این واسطه خلقت انجام گرفته است. از این رو جهان مادی پست و حقیر است، اما بارقه‌‌ای الهی در آن به اسارت افتاده و بدون یاری نیرویی ایزدی امکان بازگشت برای آن میسر نیست. این بازگشت طی روندی اجرا می‌شود که در عین فردی بودن، درگیر نوعی مشارکت است. به این معنی که هر فرد با کسب معرفت باطنی منتقل شده توسط منجی، و انجام اعمالی ریاضت گونه بر اساس آن معرفت، در فرایند رستگاری و بازگشت به ملا اعلا یا پله روماسهیم است.

چنین هبوطی که منجر به پدید آمدن جهان مادی که شر است می‌شود، نوعی ثنویت را ارائه می‌دهد. از این رو، یکی از مولفه‌های شاخص مکاتب گنوسی ثنویت منحصر به فرد آن است؛ ثنویت گنوسی، در یک نکته‌ی بنیادی از دیگر موارد متمایز می‌شود و آن ضد کیهانی بودن است به این معنی که مفهوم آن شامل سنجشی صراحتا منفی نسبت به جهان قابل رویت به همراه خالقش است و در مقام پادشاهی شرارت و ظلمت قرار می‌گیرد.

همانند دانستن شر و ماده، که در تفکر ایرانی و زرتشتی یافت نمی‌شود، به عنوان اصلی بنیادین در آیین گنوسی مطرح می‌شود. در تفکر یونانی نیز، جدا از برخی آموزه‌های اورفئوسی، چنین دیدگاه ثنوی ضد کیهانی ناظر بر تضاد ماهوی جسم و روح وجود ندارد. بنابر این ثنویت در آیین گنوسی گرچه تاثیراتی از دیدگاه‌های ایرانی و یونانی پذیرفته است اما به دلیل این مشخصه‌ی بارز در تعالیمش کاملا از آنها متمایز است.

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب اسطوره ی سوفیا

Original price was: 53200تومان.Current price is: 48000تومان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *