اهمیت فرهنگ و تجربیات زنانه در الهیات فمینیستی یافته‌های اخیر در مطالعات جامعه‌ - نشر پیله

اهمیت فرهنگ و تجربیات زنانه در الهیات فمینیستی

کتاب اسطوره سوفیا
Rate this post

تجربیات زنانه در الهیات فمینیستی

یافته‌های اخیر در مطالعات جامعه‌شناختی پیرامون دین نشان می‌دهند که زنان در تمامی سنین نسبت به مردان بیشترین میزان دین­داری را از خود بروز داده‌، نگرش مثبت‌تری به دین داشته‌ و از این رو تمایل بیشتری برای حضور و مشارکت در فعالیت‌های دینی دارند.

افزون بر این، رادنی استارک، جامعه‌شناس دین، در تحقیقان خود این موضوع را که زنان در طول تاریخ در تلاش بوده‌اند که نقش‌های مهمی را در حوزه‌ی دین ایفا کنند. به این جهت، توجه به تجربیات زنانه در دین بسیار حائز اهمیت است.

از ابتدای شکل‌گیری فمنیسم، خطر دیدگاه‌های جامع و کلی این حیطه‌ی جدید را تهدید می‌کرد. از آنجایی که این جنبش از طرف زنان سفید پوست غربی با پیشینه‌ی یهودی ـ مسیحی آغاز گشته بود، غالبا تجربیات این زنان مورد مطالعه قرار گرفته و نظریات ارائه شده را به تمامی زنان با فرهنگ‌های مختلف عمومیت می‌دادند.

با این حال، متفکران فورا متوجه این مشکل شده و در صدد رفع آن برآمده و بر تنوع هویتی بر اساس تنوع اجتماعی تاکید کردند. با نظر به گفتگوها و بررسی‌های انجام گرفته، دیگر یک الگوی واحد برای زنان عرضه نشد بلکه تجربیات زنانه را از منظر نژادها، فرهنگ‌ها، گرایش‌های جنسی، سن و توانایی‌های جسمی گوناگون مورد توجه قرار دادند.

یکی از نکات مهمی که نخست باید در خصوص تجربیات زنانه به آن اشاره کرد، تعامل تجربیات زنانه در مقام عاملیت و موقعیت اجتماعی و فرهنگی که زنان در آن قرار داشته و پرورانده می‌شوند، است. درک این مطلب بسیار مهم است، زیرا همانگونه که انسان یکسره تخته‌بند زندگی خود نیست، می‌تواند با آگاهی نسبت به وقایع پیرامون خود واکنش نشان دهد و تاثیرگذار باشد. در این خصوص باربارا مک­کلر دیدگاه خود را به خوبی بیان کرده است:

هنگامی که ما نمی‌توانیم این واقعیت را دریابیم که خودمان به لحاظ هستی‌شناختی درحال هم‌افزایی هستیم که در نتیجه‌ی یک تعامل پویا میان جسمانیت خود ما، روابط بین فردی و زمینه‌های فرهنگی ـ اجتماعی که همه‌ی ما در آن قرار گرفتیم، به وجود آمده است، نمی‌توانیم در مواجهه با شرایطی که اشخاص را پریشان، خرد شده و افسرده می‌سازد، اهمیت عامل واکنش­دهندگی را درک کنیم. منشا عاملیت ما در زمینه‌های اجتماعی نهفته است که ما را پرورانده است، زمینه‌ها و تجربیاتی که به روش های منحصر به فردی گرد هم آمده‌اند و دیدگاه‌ها و سیاق عاملیتی را ایجاد می‌کنند که جدید است.

بنابراین، تجربیات زنانه نه فقط برآمده از موقعیت اجتماعی ـ فرهنگی ایشان است، بلکه هر شخص به دلیل عاملیت دارای تجربه‌ی شخصی خود است که می‌تواند بر محیط اطراف تاثیر بگذارد.

اهمیت تجربیات زنانه با توجه به محیط اجتماعی ـ فرهنگی آنها تا حدی زیاد است که پژوهشگران برای بررسی هرچه دقیق‌تر این تجربیات، از دانش قوم­نگاری بهره می‌برند. در این حیطه کوشش می‌شود که در کنار مطالعه‌ی متون مقدس، نمونه‌های زنده نیز بررسی شوند.

به این ترتیب، صدای زنان از هر قومی، با شرایط اجتماعی ـ فرهنگی متفاوت شنیده شده و در تحلیل‌های فمینیستی مد نظر قرار می‌گیرد. در یک مطالعه‌ی فمینیسم دینی، می‌توان این نتیجه را گرفت که باید فضاهای متنوع‌تری را برای عملکردهای مذهبی زنان در زمینه توانمند­سازی، پرورش استعداد و قدرت داشتن در مقام‌های خاص پیدا کند. از این رو می‌توان با در نظر گرفتن تجارب مختلف و استفاده از فمینیسم دینی جایگاه زنان را بیش از پیش در جامعه‌ی دینی بهبود بخشید.

توجه به این نکته ضروری به نظر می‌رسد که الهیدانان فمینیست در خصوص بازخوانی فمینیستی متن مقدس با چالشی رو به رو هستند و آن شکاف زمانی و فرهنگی عمیقی است که میان تجربه‌ی بیان شده درباره‌ی زنان در متن مقدس و زنان مومن معاصر وجود دارد.

شاید بتوان یک دلیل کم بودن اعمال مذهبی زنانه در متن را محدود بودن زنان در نگارش متن مقدس، بی‌سوادی گسترده در میان آنها و عدم دخالت دادن تجارب واقعی زنانه در طول تاریخ دانست. به این جهت، برای بازسازی تجربه‌ی واقعی زنان در متن، با رویکرد‌های انسان‌شناختی و قوم نگاری می‌توان به واقعیت این تجارب نزدیک شد.

کتاب اسطوره سوفیا

با وجود تنوعی که زنان در فرهنگ‌های مختلف به لحاظ دینی تجربه می‌کنند، مهمترین موردی که بین تمامی این تجارب مشترک است، سلطه‌ی مردان و عمومیت دادن تجارب مردانه است. السا تامز، الهیدان آمریکای لاتین در این­باره چنین گفته است:

مبارزه علیه خشونت نسبت به زنان باید تحلیل خود را در فرهنگ خود و در رابطه با تحمیل پدرسالاری بیگانه‌ی دیگر فرهنگ‌ها داشته باشد. اگر این امر صورت نپذیرد، ما خود را فریب داده‌ایم. زیرا تمامی فرهنگ‌ها، در یک شکل یا اشکال دیگر، به میزان کم یا زیاد، قدرت مردان بر زنان را قانونی دانسته‌اند و این باعث شکل‌گیری خشونت مافوق  علیه زیردستان شده است که درجه‌ی دوم تلقی می‌شوند. این خشونت به نوبه خود، هنگامی که یک فرهنگ بر فرهنگ دیگر غلبه کند، دو برابر می‌شود.

 اکنون زمان آن است که این پرسش مطرح شود: اساسا توجه به تجربیات متنوع زنانه چگونه کارایی دارند. بهره‌ از نگرش زنانه‌نگر در ارائه‌ی دیدگاه‌های فلسفی می‌تواند تغییرات عمیقی را نه تنها در حوزه‌ی دین بلکه در دیگر ساختارهای اجتماعی ایجاد کند. برای مثال می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • در حوزه‌ی اخلاق، زنان تمایل بیشتری به تعامل دربرابر تقابل داشته و از این رو، برآورده کردن نیاز افراد و تلاش برای تقویت روابط میان انسان‌ها در میان اولویت‌های اخلاق زنانه‌نگر قرار می‌گیرد.
  • در حوزه‌ی نظر، عقل مادرانه به باور برخی متفکران نه تنها مخالف عقلانیت بلکه تایید کننده‌ی آن دانسته شده است. این طرز از عقلانیت که نادیده انگاشته شده است، دارای ویژگی‌های مثبتی از قبیل عمل‌گرایانه بودن، ایجاد کننده‌ی زمینه‌های عدالت و نفی استبداد و استعمار تلقی می‌شود. توجه به چنین عقلانیتی، به گسترش صلح و رفع اختلاف می‌انجامد.
  • در حوزه‌ی جامعه‌شناختی، نگرش زنانه‌نگر منجر به توسعه‌ی دیدگاه‌هایی که بر بقای جامعه می‌گردد. در توضیح باید گفت که ادیان مرگ بنیان بر پایه‌ی علاقه‌ی مردانه‌ به جاودانگی بنا شده‌اند و این امری فردگرایانه است، زیرا هر فرد به رستگاری و جاودانگی خود پس از مرگ می‌اندیشد. در حالی که در تفکر زنانه‌­نگر تولد بنیان، مسئله‌ی اصلی بقای جامعه و آیندگان است. این نگرش را می‌توان حاکی از نوع­دوستی و توجه به دیگران در برابر خودخواهی دانست.

این موارد، تنها سه مورد از تاثیرات استفاده از نگرش‌های زنانه‌نگر برگرفته از تجربیات زنانه هستند که اگر در فلسفه از آن‌ها بهره برده شود، در سایر حوزه‌های علوم انسانی کاربرد بسیاری دارند.

ما بیشتر اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب اسطوره سوفیا

ناموجود
قیمت اصلی 53200تومان بود.قیمت فعلی 48000تومان است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *