تئودیسه ایرنائوس اسقف فرانسوی است که پیش از آگوستین دربارۀ ‌‌‌مسئلۀ - نشر پیله

تئودیسه ایرنائوس

کتاب شر و بشر
Rate this post

تئودیسۀ ایرنائوس و آگوستین

قدیس ایرنائوس (202-125 م) اسقف فرانسوی است که پیش از آگوستین دربارۀ ‌‌‌مسئلۀ شر بحث کرده است؛ اما به‌واسطۀ آنکه مهم‌ترین پیرو این رویکرد جان هیک بوده است، معمولاً در کتب فلسفۀ دینی او را بعد از آگوستین به بحث ‌‌‌می‌گذارند.

تئودیسۀ ایرنائوس و آگوستین در محتوا متفاوت از یکدیگرند. «تئودیسۀ آگوستین به سقوط مخلوق خیر به‌واسطۀ سوءاستفاده از آزادی انسانی اشاره دارد و تئودیسۀ ایرنائوس به همین ویژگی با تکیه بر طرح خدواند در باب تحول بشر تمرکز ‌‌‌می‌کند» (پترسون، 1393: 174).

ایرنائوس به دو مرحله در آفرینش نوع بشر قائل بود: «در مرحلۀ نخست افراد بشر به‌عنوان حیوانات هوشمندی که دارای استعداد تکامل اخلاقی و روحی فراوان بودند، پا به عرصۀ هستی گذاشتند. آنان آدم و حوای کامل پیش از هبوط نبودند؛ بلکه موجودات نابالغ و کمال‌نایافته‌ای بودند که در آغاز یک فرایند طولانی رشد و تکامل قرار داشته‌اند. در مرحلۀ دوم خلقت که هم‌اکنون در جریان است، آنان به‌تدریج ازطریق پاسخ‌های آزادانۀ خود از حیوانات انسان‎‌نما به «فرزندان خداوند» استحاله ‌‌‌می‌یابند» (هیک، 1390: 105).

جان هیک تیم تئودیسه را «پرورش روح» نام گذارده است. برخلاف آگوستین که تا انتها آد‌‌‌می‌ را گناهکار ‌‌‌می‌داند و کمال او را در ابتدا ‌‌‌می‌جوید، ایرنائوس کمال انسان را در پروسۀ حیات ‌‌‌می‌داند و آرزوی کمال را در آینده ‌‌‌می‌بیند.

استدلال ایرنائوس این است که برای کمال، به حضور شرور نیاز داریم. آنها هستند تا برنامۀ جامع خداوند دربارۀ انسان پیاده‌سازی شود. بنا بر نظریۀ ایرنائوس «آدم و مخلوقات نخستین معصوم و نابالغ بودند و این امتیاز را داشتند که ازطریق عشق به خداوند و هم‌نوعانشان کمال یابند؛ اما نباید تصور کرد که معصومیت نخستین مساوی با کمال است؛ بنابراین، نباید شرور را نوعی انحطاط از حالت خلوص و خیریت به شمار آورد؛ بلکه باید آن را مرحله‌ای اجتناب‌ناپذیر در مسیر تکامل و تنازع بشر دانست» (پترسون، 1388: 205)؛ بنابراین، برای رسیدن به کمال شرور لازم‌اند و برای امکان رسیدن به کمال، نقص باید وجود داشته باشد؛ ازاین‌رو، خداوند تعمداً آد‌‌‌می‌ را به‌دور از کمال خلق کرده است.

وفق این نظریه، خداوند کمال مطلق است و آدم تلاش ‌‌‌می‌کند «شبیه» به خداوند شود. این تلاش برای تشبه یعنی خداوند آد‌‌‌می ‌را دور از خود آفریده است؛ البته این بعد به معنای غربت و دوربودن مکانی نیست؛ بلکه یک فاصلۀ معرفتی است که به نظر ایرنائوس خداوند برای این تبعید معرفتی، حکمت و دلیل داشته است.

جان هیک این ماجرا را به دو دلیل دانسته است: «یک نکته مبتنی است بر این حکم شهودی که هر نوع خیر انسانی که ازطریق انتخاب آزاد و انتخاب مسئولانۀ اخلاقی در موقعیت‌های دشوار و وسوسه‌انگیز به وجود آمده باشد، ذاتاً ارزش بیشتری دارد از خیری که بدون مشارکت آزادانۀ عامل انسانی رخ دهد و دوم آنکه اگر مردان و زنان در آغاز در حضور بی‌واسطۀ خداوندی ازلحاظ حیات، قدرت، خیر و علم لایتناهی آفریده شده باشند، در رابطه با خالق خود از آزادی واقعی برخوردار نخواهند بود» (هیک، 1390: 106).

بنابراین، دلیل این تبعید، خیرخواهی برای آدمیان است. لذت‌‎بردن از اختیار، آن چیزی است که در پس داستان خلقت عالم است و این مهم در فضایی امکان ظهور دارد که هجمه‌‎ای از وسوسه‎‌ها و دام‌های بلا دورتادور آد‌‌‌می ‌حلقه بزنند، او را بفریبند و مانع او شوند؛ ولی با این همه، آد‌‌‌می ‌باید کار دیگری انجام دهد و فتح دیگری کند.

فتح فضایل به مراتب زیباتر از داشتن آنهاست. ایمان نیز در چنین محوطه‌ای، سرسبزتر و دل‌انگیزتر است. آد‌‌‌می ‌چونان کواکب و اجرام فلکی، چونان درختان و نباتات، جبر در سجده‌گزاری ندارد. دعوت خدا را ‌‌‌می‌فهمد، نور معرفت را می‌بیند، صدای ایمان به گوشش ‌‌‌می‌رسد و درنهایت، به رقص سجده و تعظیم در پیشگاه خدایش حاضر ‌‌‌می‌شود و این بزم را به تماشا نشستن برای خداوند نیز راضی‌کننده است. این بزم مختارانۀ انسان، شادی‌انگیزتر از رژۀ جبرآلود جنبندگان است.

این بزم بیشتر اسباب لذت است و این لذت در انحصار آد‌‌‌می ‌یک خیر محض است و برای این خیر محض او باید شرور را در عالم نقص در خود تاب آورد و بپذیرد. «ازاین‌رو، پاسخ نظریۀ عدل الهی ایرنائوسی به ‌‌‌مسئلۀ منشأ شر اخلاقی این است که شر اخلاقی شرط ضروری آفرینش انسان در یک فاصلۀ معرفتی از خداوند است» (هیک، 1390: 106).

پترسون در خدا و شر ‌‌‌می‌گوید: جان هیک، رنج را به‌عنوان یک حالت ادراکی که در آن شدیداً یا به‌طور وسواس‌گونه‌ای ‌‌‌می‌خواهیم وضعیتمان جور دیگری باشد، توصیف ‌‌‌می‌کند. این حالت ذهنی ‌‌‌می‌تواند پیچیده و در سطحی پیشرفته باشد؛ مانند روح انسان به‌صورت فی‌نفسه دربارۀ پشیمانی و تأسف، اضطراب و ناامیدی، گناه و شرم یا حالتی مربوط به از دست دادن عزیزانمان. حتی گفته ‌‌‌می‌شود یک بیماری درمان‌ناپذیر رنجی را ایجاد ‌‌‌می‌کند که نه‌تنها شامل درد جسمانی است؛ بلکه مقدمۀ فقدان نیز هست.

اکنون درد و رنج نه‌تنها خودنگری بلکه دیگرنگری را نیز در بر دارند. در چنین فضایی است که جان هیک عقیده دارد امکان کمال شکل ‌‌‌می‌گیرد؛ امکانی که بر یک دغدغه مبتنی‌ است و این دغدغه مراقبت را در ما به وجود ‌‌‌می‌آورد. جان هیک در پندار خود به این نکته عادت دارد که بهشت لذت‌بخش یا دست‌کم جهان بدون چالش‌های مهم و بدون مجال با ویژگی‌‎های پایدار اخلاقی یا باور اصیل دینی همخوانی ندارد

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب شر و بشر

قیمت اصلی 72200تومان بود.قیمت فعلی 65000تومان است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *