زیرا کلیسا از جامعه مدنی، کاملاً مجزا است جدایی کلیسا از جامعه مدنی - نشر پیله

جدایی کلیسا از جامعه مدنی

کتاب رساله ای درباره رواداری
Rate this post

زیرا کلیسا از جامعه مدنی، کاملاً مجزا است و حدود هر یک از این دو، مشخص و غیرقابل تغییر است. این دو جامعه در اینکه (الف) چگونه به وجود آمده‌اند، (ب) غایت‌شان چیست و (ج) چه کار می‌کنند، از یکدیگر مطلقاً جدا و متمایزند. ترکیب آن‌ها با همدیگر مانند این است که زمین و بهشت را با یکدیگر ترکیب کنیم (و نمی‌توان دو چیز متفاوت‌تر از این دو پیدا کرد).

کلیسا

پس هیچ‌یک از مقام‌های کلیسایی، عنوانش هرچه باشد، نمی‌تواند انسان دیگری را بر اساس اینکه بین آن‌ها تفاوتی مذهبی وجود دارد از آزادی یا هیچ‌یک از منافع دنیوی او محروم کند. آن چیزی که برای کل کلیسا مجاز نیست، برای هیچ‌یک از اعضای آن نیز مجاز نیست.

کافی نیست که رهبر یک کلیسا از تبلیغ خشونت و غارت و تفتیش عقاید پرهیز کند. کسی که مدعی جانشینی حواریون است، نقش آموزگار را دارد و باید بنا بر مسئولیت خود، صلح و خیرخواهی نسبت به همه انسان‌ها را (چه کافر باشند و چه مومن) به پیروانش بیاموزد.

او باید همه پیروانش را – اعم از شهروند و حاکم – به خیرخواهی، فروتنی و رواداری تشویق کند و بکوشد آتش دشمنی غیرمنطقی پیروانش با مخالفان را فرو بنشاند؛ آتشی که ممکن است (الف) به خاطر تعصب خود اعضا در حق فرقه (ب) یا به خاطر فریب ماهرانه دیگران بین اعضا وجود داشته باشد.

  • من وارد جزئیات نمی‌شوم که اگر خطیبان مذهبی همه‌جا آموزه صلح و رواداری را موعظه کنند، چگونه و چقدر کلیسا و حکومت، هردو سود خواهند برد.

اگر وارد جزئیات شوم، به نظر می‌رسد بر افرادی سخت گرفته‌ام که نمی‌خواهم خودم یا فرد دیگری شرافت‌شان را خدشه‌دار کند. من فقط می‌گویم امور باید به چه شکلی باشند. هرکسی که ادعا می‌کند مبلّغ کلام خدا است و خطیب انجیل صلح است اما چیزی غیر از این را آموزش می‌دهد، یا وظایفش را نمی‌فهمد یا آن‌ها را نادیده گرفته است. به هرحال او باید در این مورد به پادشاه صلح پاسخ‌گو باشد.

اگر به هر مسیحی آموزش داده می‎شود که حتی اگر کسی «هفت‌بار، هفتاد مرتبه، به او زخم زد» با او مقابله‌به‌مثل نکند، آیا رواست با آن‌هایی که هیچ آسیبی به او نزده‌اند خشونت بورزد؟

منظور من آن‌هایی است که سرشان به کار خودشان است و عقیده عموم درباره‌ی آن‌ها هرچه باشد صرفاً می‌خواهند خدا را به آن شکلی بپرستند که به گمان خودشان مورد پذیرش خداست و به مذهبی چنگ می‌زنند که به گمان خودشان به آن‌ها بهترین بخت را برای رستگاری اخروی می‌دهد.

در این زمینه: حقوق برابر همه انسان ها

برگرفته از کتاب: رساله ای درباره رواداری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *