احتمالا در تاریخ اگزیسانسیالیسمخدا - نشر پیله

خدا

کتاب فرهنگ توصیفی اگزیستانسیالیسم
Rate this post

خداوند

احتمالا در تاریخ اگزیسانسیالیسم، هیچ اظهارنظری به اندازه‌ی “خدا مرده است!” معروف نبوده است، جمله‌ای که از زبان زرتشتِ نیچه مطرح می‌شود.

اما به راستی مفهوم مرگ خدا به چه معناست؟ اولین نکته‌ای که این جمله القا می‌کند، آن است که پیش از این، حضور حیاتمندی وجود داشته است، بنابراین جمله‌ی مورد بحث نمی‌تواند مثالی از خداناباوری ساده، که انکار مطلق و نامشروط الوهیت است، قلمداد شود.

نکته‌ی بعدی این که مرگ خدایان، رخداد محوری اسطوره‌شناسی ملل بسیاری است، که مشتمل بر افسانه‌های یونانی و مصری است. در واقع زرتشت بیان می‌کند که این خبر اساسا حامل پیام غافلگیرکننده‌ای نیست.

وقتی که زرتشت، عابدی منزوی را در جنگل ملاقات می‌کند، با خود می‌گوید: “آیا چنین چیزی ممکن است؟ این پیرمرد جنگل نشین هنوز نشنیده که خدا مرده است!” 

به بیان زرتشت، غافلگیری اصلی این است که با وجود هزاران روایت اساطیری که پیشاپیش این مرگ را خبر داده و میلیون‌ها نفر که آن را تجربه کرده بودند، کسی بتواند همچنان از آن بی خبر باشد.

عابد، زندگی را همچنان با حضور خداوند تعریف می‌کند. همه‌ی اعمال زندگی در پیشگاه الوهیت رقم می‌خورد.

بنابراین اگر خدا مرده باشد تمام اعمال و سخنان عابد بدون مخاطب خواهند بود: عابد، صرفا با توهم وجود یک تماشاگر مشوق، در حال رقصیدن در فضایی خالی است.

اما این تنها عابدان و قدیسان نیستند که از حضور شاهد خویش محروم شده‌اند: گناهکاران نیز خدای خویش را از دست داده‌اند:

“پس خداوند مرد و گناهکاران نیز به همراه او.” گناهکاری به کل مرده است، چرا که هیچ عملی دیگر نمی‌تواند کسی را مشمول چنین هویتی سازد. جهان، مرکزیتی را که منظومه‌ی ارزشی از آن مایه می‌گیرد، از دست داده است.

حال دیگر نه قدیسی وجود دارد و نه گناهکاری.

به جای این منظومه‌ی ارزشی، پرسش‌هایی وجود دارند و کارل یاسپرس با بهره‌گیری از داستان نیچه بیان می‌کند، پرسش اصلی این است که اکنون “تکلیف انسان چیست؟”

یاسپرس در همدلی با مذهب، اظهار کرده که او مرگ خدا را به عنوان یک “مقطع تاریخی” می‌بیند، که انسان برای دستیابی به معنایی متفاوت باید از آن گذر کند.

زرتشت نیچه پرسشی را مطرح ساخت که پس از آن، کسان بسیاری به جست و جوی پاسخ خویش به آن بوده‌اند.

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب فرهنگ توصیفی اگزیستانسیالیسم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *