روابط جنسی رسمی دخترها سهل‌انگاری را کنار می‌گذرانند - نشر پیله

روابط جنسی رسمی

کتاب بلوغ در ساموآ
Rate this post

روابط جنسی

رویکرد اولیه یک دختر بچه نسبت به جنس مخالفش، فرار و ضدیت است. او یاد می‌گیرد که تابوی میان خواهر و برادر را در گروه خویشان و هم‌محلی‌ها مشاهده کند و به همراه سایر دختربچه‌های همسن و سال خود پسران را به عنوان دشمن انتخاب کند. او تا سن هشت یا نه سالگی یاد می‌گیرد که هرگز به یک گروه از پسران بزرگ‌تر از خودش نزدیک نشود.

این حسِ ضدیت نسبت به پسرهای جوان و دوریِ همراه با خجالت از بزرگ‌ترها تا سن سیزده یا چهارده سالگی برای گروه دخترانی که تازه به سن بلوغ پا می‌گذارند و پسرانی که تازه ختنه شده‌اند، ادامه می‌یابد. این بچه‌ها فارغ از دغدغه‌های زندگی و خصومت‌ها در حال رشدند، هنوز به مقوله‌ی روابط جنسی آگاهی ندارند و دقیقاً در همین زمان است که روابط بین دو جنس از لحاظ احساسی تقویت می‌شود.

یک دختر ساموآیی تا زمانی که تبدیل به یک زن مسن متأهل با چندین بچه نشده باشد، با لحنی آهسته با جنس مخالف سلام و احوالپرسی می‌کند. وقتی که بچه‌های این سنی دور هم جمع می‌شوند، با هم شوخی کرده، به تمسخر هم می پردازند. در این شوخی‌ها دختر به حس داشتن به یک پیرمرد هشتاد ساله فرتوت و پسر هم به علاقه‌اش به  تبدیل شدن پدر فرزندان یک زن مسن متهم می‌شوند.

اما گاهی این شوخی‌ها بین دوگروه همسن روی احساسات تأثیر می‌گذارد و ممکن است از سمت هر دو گروه ناخوشایند برشمرده شود. بچه‌های این سنی در جشن‌های سیوا و جدا از موقعیت‌های رسمی‌تر ملاقات دارند و در گردش‌های ماهیگیری (زمانی برای درست کردن دام برای ماهیگیری در مکانی خاص و مشخص ) و در گشت و گذارهای مربوط به آن با مشعل به هنگام تاریکی، کشمکش‌هایی دوستانه و همکاری‌هایی را تجربه می‌کنند که راهگشای این موقعیت‌ها هستند. اما متأسفانه این ارتباطات تعداد دفعات لازم و مورد نیاز برای آموزش همکاری و درگیر شدن به دختران را شامل نمی‌شود، یا چه به دختران یا پسران حس قدردانی از جنس مخالف را در گروه‌های مشترک را انتقال نمی‌دهند.

دو یا سه سال بعد، تمامی اینها تغییر خواهند کرد. این واقعیت که یک دختربچه دیگر به گروه‌های سنی تعلق ندارد، ارتداد او را کمتر در کانون توجه قرار می‌دهد. پسری هم که کم کم شروع به جذب شدن به دختران می‌کند، کمتر در گروه‌ها دیده می‌شود و بیشتر وقتش را با یک همراه صمیمی می‌گذراند.

دخترها سهل‌انگاری را کنار می‌گذرانند. قهقهه می‌زنند، از خجالت سرخ می‌شوند، افسار گسیخته می‌شوند و فرار می‌کنند. پسرها خجالتی،کم‌حرف و دستپاچه می‌شوند و از جامعه‌ی دختران در شب و روز دوری می‌کنند و دختران را متهم به ظاهرپسندی می‌کنند. رفاقت در گروه‌های اقوام، محکم‌تر می‌شود. نیاز پسر به یک زن قابل اعتماد بیشتر از نیازش به دختر است، یک شخص چالاک و قوی که به «دون ژوان» کمک کند تا به مرادش برسد.

به هرحال، وقتی دو جوان به تازگی بلوغ را پشت سر گذاشته‌اند، چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد، مثلاً از ترس مسخره شدن چه از طرف نزدیک‌ترین دوستان یا از طرف اقوام، ممکن است از خانه رفته، سر به بیابان بگذارند.

یک اتفاق پرتکرار دیگر این است که یک مرد بالغ یا مطلقه یا بیوه تبدیل به اولین عشق دختر می‌شود و در این صورت نیازی به واسطه هم نیست. مرد بالغ‌تر نه خجالت می‌کشد و نه از چیزی واهمه دارد و از طرفی برای دختر جوان شخص دیگری برای اعتماد کردن باقی نمی ماند؛ چرا که یک پسر جوان ممکن است به او خیانت کند و یک مرد کمی بزرگ‌تر از خودش ممکن است عواطف او را جدی نگیرد.

 ما بیشتر در اینجا مطلبی رت در این مورد مننتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب بلوغ در ساموآ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *