از نظر ترایتشکه، کشور تنها چارچوبِ قدرت نظامی و جنگ - نشر پیله

قدرت نظامی و جنگ

کتاب سوداگران و قهرمانان
Rate this post

جنگ

از نظر ترایتشکه، کشور تنها چارچوبِ تمام حیاتِ ملّی است، و باید به وسیله قدرت نظامی تقویت شود؛ زیرا جنگ، ملازمِ دائمِ کشور است.

جنگ- اگرچه دردناک، اما- فی‌الواقع کاستن از وسواس‌های فکریِ خودپسندانۀ فرد را موجب می‌شود.

چنانکه او خاطر نشان شده، هر ملّت که به نحوی عالی شکل گرفته، براحتی قربانی دوره‌ای طولانی از صلحِ تضعیف‌کننده و خودپسندی خواهد گردید.

آسایش نامحدودِ جامعه، زوالِ نَه تنها کشور، بلکه در عین حال، نابودیِ تمامِ ثروت ایده‌آل زندگی است.

طرز فکر بورژوا یا فعالیت جهان‌شهری- که تنها رضایتِ تمام لذات فردی را مد نظر دارد- بنیان‌های جهان‌بینی اخلاقی والا و باور به ایده‌آل‌ها را تضعیف می‌کند.

به این ترتیب، جنگْ قدرتی درمانی در بیدارسازیِ ایده‌آل فراانسانی دارا است که در شکلی بالقوه در شهروندان نهفته است:

به مجرد آنکه دولت (یا کشور) اعلام می‌کند که “اینک مسئله من و بودنِ من مطرح است”؛ تمامی والاترین فضائلی در انسان‌هایِ آزاد بیدار می‌گردند که نمی‌توانند به نحوی عالی و نامحدود در برهه صلح رواج پیدا کنند- و آن فضیلت، از خود گذشتگی از خویشتن است . . .

تعارضِ طرفین و طبقات، به سکوتی مقدس منتهی می‌گردد؛ حتی متفکر و هنرمند احساس می‌کنند که خلقِ ایده‌آل خویش- در صورتِ سقوط کشور (دولت)- تنها درختی بی‌ریشه خواهد بود.

در میان هزاران نفر که روانه میدان جنگ می‌شوند، و فداکارانه ارادۀ جمعی را تمکین می‌کنند، همگان می‌دانند که حیاتِ ایشان- در برابرِ شُکوهِ ملّت- تا چه اندازه کوچک و حقیرانه است.

فی‌الواقع، ترایتشکه تا آن حد پیش رفته که بیان می‌دارد، “هیچ کشوری نمی‌تواند بدون جنگ باقی بماند.”

و مقصودِ وی، مأموریت تمدن نیز هست؛ چراکه “گام‌های بلند و عالی- که تمدن در راستای فاصله گرفتن از بربریت و فقدانِ عقل و شعور برمی‌دارد- تنها از رهگذرِ شمشیرْ واقعیت می‌یابند.

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب سوداگران و قهرمانان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *