کودتا
هواپیماهای جنگنده، آسمان تاریک شب را به تکههای هندسی عظیمی تبدیل میکنند چنانکه گویی هوا یک جسم جامد است. 15ژوئیۀ2016 است: شبِ اقدام به کودتا در ترکیه. من در حال کُپهکردن بالشها در جلوی پنجرههای لرزان هستم. حدس میزنم بمبی را روی پل انداخته باشند؛ اما هیچ آتشی نمیبینم.
مردم در شبکههای اجتماعی دربارۀ بمباران ساختمان پارلمان صحبت میکنند. از خود میپرسم که خودش است؟، آیا آتشسوزی امشب رایشستاگ بهخاطر آنچه از دموکراسی ترکیه و کشور من باقی مانده اتفاق افتاده است؟ در تلویزیون، دهها سرباز، در حال سنگربندی و مسدودکردن پل بُسفر هستند و بر سر غیر نظامیها مبهوت فریاد میکشند: «بروید خانههایتان! این کودتایی نظامی است!»
بعضی از سربازها، برخلاف سلاحهای بزرگشان، آشکارا وحشتزدهاند و همگی پریشان به نظر میرسند. تلویزیون، این رویداد را کودتایی نظامی اعلام میکند؛ اما همانطور که میدانیم، ای اتفاق، یک کودتا نیست. کودتاها طبق معمول چهرهای جدی دارند: هیچ فشار و مذاکرهای وجود ندارد و وقتی نوبت به استفاده از سلاحهای سنگین میرسد، بیشک هیچ تردیدی وجود ندارد.
بخش مضحکِ این وضعیت، مشاهدۀ کنایهزنی در شبکههای اجتماعی است. این نوع شوخطبعی لزوماً برای خندیدن نیست؛ بلکه بیشتر رقابتی است به شکل طنزی تلخ که تنهاوتنها برای کسانی طبیعی به نظر میرسد که در این کنایهزنی دخیلاند. این ریشخندها، بیشتر پیرامون این ایده است که این کار، اقدامی نمایشی برای مشروعیتبخشیدن به سیستم ریاستجمهوری است بهجای سیستم پارلمانی: چیزی که رئیسجمهور، رجب طیب اردوغان، مدتها است که خواستار آن شده؛ چنین تغییری، قدرتی بیشتر از قدرت فعلی وی، در جایگاه تنها حاکم کنونی کشور، به او خواهد بخشید.
با تبدیلشدن آسمان استانبول و آنکارا به مرکز تجمع هواپیماهای جنگنده، همچون لانۀ زنبور، این طنز مبهم از بین میرود. آنچه فکر میکردم که یک بمب است، در واقع صدای شکستن دیوار صوتی بود: صدای انفجارمانندی که هواپیماهای جنگنده به هنگام شکستن دیوار صوتی ایجاد میکنند. این اصطلاح، مناسب است برای توصیف شکستهشدن هوا به تکههای عظیم و بارش خوفناک آن بهصورت ترس بر سر ما: ترسِ از پیبردن به اینکه ممکن است کشورمان را تا پیش از طلوع خورشید از دست بدهیم.
مردم هماکنون در پایتخت، آنکارا، سعی میکنند تا صدای شکستن دیوار صوتی و صدای اصابت بمبهای واقعی را به ساختمان پارلمان و ادارۀ مرکزیِ اطلاعات از یکدیگر تشخیص دهند. فاجعهای که پیش روی چشمانمان در حال وقوع است، پیوسته با پوچی گزارشهای خبری در صفحۀ تلویزیونهایمان تیره و تار میشود.
نمایندههای مجلس، در پخش زنده، در پارلمان به این سو و آن سو میدوند و در تلاشاند تا پناهگاه حملۀ هوایی را، که مدتها است فراموش شده، پیدا کنند و وقتیکه سرانجام آنجا را پیدا کردند، هیچکس نمیتواند به نقشۀ راهنمای پناهگاه برسد. در همان هنگام، در آن بیرون، در خیابانها، مردم پیژامهپوشیده در حالی که سیگار به دهان دارند، به تانکها لگد میزنند و رُوبهسوی جتها فریاد میکشند. انفجاری ارتباطی در صفحۀ تلویزیونهایمان رخ میدهد و بسیاری از ما میدانیم که این خیلی غیر طبیعی است.
تاریخ اخیر ترکیه به ما آموخته است که کودتاها با بازداشت سیاستمدارها و تعطیلشدن منابع خبری توسط ارتش اردوغان آغاز میشوند؛ همچنین اینکه کودتاها طبق معمول در ساعتهای اولیۀ صبح اتفاق میافتند، نه در زمانهای پربینندۀ پخش تلویزیونی. در این کودتا که با نهایت دقت از تلویزیون پخش میشود، نمایندههای دولت، در تمامی شب، در همۀ کانالهای تلویزیونی ظاهر میشوند و از مردم میخواهند به خیابانها بروند و علیه اقدام ارتش در کودتای نظامی اعتراض کنند.
تغییر سرعت اینترنت طبق روال معمول نیست که هر زمان اتفاقی برای بهنقدکشیدن دولت روی میدهد سرعت اینترنت نیز کم بشود؛ برعکس، سرعت آن بیشتر از همیشه است. با این حال، سرعت و شدت حوادث این شب اجازه نمیدهد تا افراد بدبین به درستی این جزئیات عجیب را در ذهنشان تحلیل و واکاوی کنند.
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب چگونه یک کشور را نابود کنیم