گیرا برای نگریستن کیج تلاش کرد تا آن‌چه که «گیرا برای نگریستن» می‌نامید - نشر پیله

گیرا برای نگریستن

کتاب جهان تجسمی جان کیج
Rate this post

نگرش

کیج تلاش کرد تا آن‌چه که «گیرا برای نگریستن» می‌نامید را از ایده‌های پذیرفته شده مبنی بر سلیقه و زیبایی که از نقطه نظر ویژگی‌های رسمی قابل درک است، را جدا کند. او با اشاره به چاپ‌های شخصی‌اش می‌گوید:

وقتی ما یک اثر هنری را دوست داریم، ما می‌گوییم که آن زیباست؛ امّا منظور ما این است که آن گیرا است، زیرا واژه «زیبایی» معنای دیگری جزء این‌که ما آن را تأیید کنیم، ندارد؛ تنها دلیلی که ما آن را تأیید می‌کنیم، این است که آن توجه ما را جلب می‌کند.

دلیل علاقمندی‌ام [به چاپ‌های آن‌جاکه آر= ریوآن‌جی] این است که می‌توانم برای یک مدت بسیار طولانی به آن بنگرم و هرگز انتهای آن را نیابم. من چیزی را می‌بینم که پیش‌تر متوجه آن نبودم. این هم‌چنین، وضعیتی برای من با [نقاشی‌های] مارک توبی است. به معنای دیگر، تمام آثار من، پاسخی به مارک توبی هستند.

فلسفه کیج این است که هنر، به جای خود ارجاعی، باید مخاطب را به نگاهی متغیر از جهان تبدیل کند. او با قدردانی از کار توبی، اذعان می‌کند که: «تغییری در نگرش من و ارتباط با هنرم به وجود آمد، به طوری که متوجه شدم که تجربه نگریستن در پیاده رو همانند تجربه دیدن توبی بود …

لذا زیبایی‌شناختی، درست به همان اندازه رفیع بود». هم‌چنین با اشاره به نقاشی سفید رائوشنبرگ و کلاژها و ترکیب‌های وی، آن‌ها را نیز مبدل نگرش تغییریافته مخاطب نسبت به جهان بر می‌شمارد. به عبارت دیگر، آن‌چه این آثار به ارمغان می‌آورد همان گشودن چشم‌های فرد به جهان واقعی، به جای تلاش برای فراتر بردن از طریق اشکال ایدئال منحصر به تصاویر، است.

ازاین‌رو، کیج درباره تمام آن‌ها گفته: «خُب، اگر آن هنر نیست، پس من آن را دوست دارم». همین احترام، در مورد حاضر آماده‌های دوشان و بعد قوطی‌های سوپ وارهول نیز وجود دارد. هم‌چنین کیج به تحسین آثار موریس گریوز، جاسپر جونز، رابرت رائوشنبرگ، داو برادشو و دیگرانی که به تعمق و شکل‌دهی پیوسته روابط جدید، یا محو کردن مرز میان هنر و زندگی توجه داشته‌اند، نیز پرداخته است.

انعکاس نقاشی‌های سفید رائوشنبرگ و نگارش سفید توبی را می‌توان در مجموعه روی سطح کیج، که در آن صفحات تکه تکه شده و شبح‌گونه توسط نور و غبار مسحور شده‌اند. همان‌گونه که انکار خودبیانگری کیج را می‌توان در دوشان جست‌وجو کرد، چنانچه به بی‌اعتباری استانداردهای قضاوت نظیر سلیقه و یا هماهنگی در هنرهای بصری و فرمالیسم اذعان داشته است.

دوشان این بیزاری از سلیقه را در اعلام پایان نقاشی و ارائه حاضر آماده‌هایش به عنوان هنر ارائه داده است. با این حال، مادامی که کیج، ارزش‌های زیبایی‌شناختی دوشان، رائوشنبرگ و جونز را به خاطر تأثیرات بصری‌شان، به اشتراک می‌گذاشت، امّا نگاه بیش‌ترش به سمت مارک توبی بود که آثار مرتبط با غور و تعمش، ارجاع به طبیعت و حساسیت بودایی را منتقل می‌سازد. همان‌طور که پیش‌تر ذکر شد، کیج مکرراً به توبی به عنوان منبع الهامش اشاره داشته است: «این توبی بود که تأثیر زیادی در روش دیدن من، درگیریام با نقاشی یا حتی با زندگی، داشت» .

درواقع، شبکه‌های خطوط هم‌پوشانی چاپ‌های آر=ریوآن‌جی،که نمایشی پیچیده میان عمق سطح و فضا ایجاد کرده، یادآور نگارش سفید توبی است. آن‌ها فراخوانده بودند، دکترین بودایی از عدم ممانعت را که کیج از سوزوکی در اوایل 1950 آموخته بود.

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب جهان تجسمی جان کیج

Original price was: 56800تومان.Current price is: 51000تومان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *