فمنیست
آگریپا فون نتسهایم در مقام یک انسانگرای فمینیست در قرن شانزدهم برداشت که البته تا حدی قوی نبود که منجر به شکلگیری الهیات فمینیستی مدرن شود. او در رسالهی خود، در زمینهی برتری جنس زن، ادعا کرد که زنان در آفرینش با مردان برابر هستند اما زنان جنبهی حکمتآمیز خدا را به نحو موثرتری بازتاب میدهند. در خصوص ارتباط حکمت خدا با زنانگی در فصل بعد سخن خواهیم گفت.
آگریپا همچنین استدلال کرد که سلطه مردان بر زنان نه طرح اصلی خداوند برای آفرینش و نه مجازات زن در گناه اولیه است، بلکه گرایش مردان به بی عدالتی و استبداد را نشان میدهد. او مسیح را اصلاحگری میداند که جایگاه زنان را با مردان در کلیسا برابر ساخت اما مردان با تغییر شرایط به نفع خود، از پذیرش این امر سر باز زدند و زنان را در نقش تبعی نگاه داشتند.
این ممانعت از دادن شرایط برابر به زنان از سوی مردان، با عدم آموزش گستردهی زنان و مشارکت ندادن ایشان در امور سیاسی و اجتماعی همراه شد. در این مرحله، دیدگاه فون نتسهایم بر جامعه تاثیر زیادی نهاد، به طوری که برخی از نگرشهای دینی کواکرها دربارهی فعالیت زنان در جامعهی دینی متاثر از او بوده است.
از این رو میتوان فعالیت علمی او را نخستین تلاش روشمند در زمینهی الهیات فمینیستی دانست که عملا نیز نه تنها در جامعهی علمی تاثیر نهاد، بلکه بر روی زندگی زنان در جامعهی دینی هم موثر بوده و جایگاه آنان را حداقل در کلیسای کواکر ارتقا بخشید.
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب اسطوره سوفیا