انتقادات مارکسیستی از دیدگاه‌های انتقادات مارکسیستی از دیدگاه وبر - نشر پیله

انتقادات مارکسیستی از دیدگاه وبر

کتاب سرمایه داری و مدرنیته
Rate this post

انتقادات مارکسیستی از دیدگاه‌های ماکس وبر پیرامون منزلت معمولاً به ذکر این موضوع تقلیل می‌یابد که منزلت صرفاً تابعی از طبقه است. دو نکته را باید در اینجا خاطرنشان نمود.

نخست، خود وبر صریحاً می‌گفت که “مالکیت همیشه به عنوان شرط لازم منزلت نیست اما در بلند مدت چرا ” تازه واردها شاید “هرگز شخصاً از سوی گروه‌های ممتاز پذیرفته نشوند اما اعقابشان به لطف دارایی فرهنگی‌ای که می‌توانند کسب کنند امکان پذیرفته شدن دارند.

انتقادات مارکسیستی

وبر تایید می‌کند “امروز موقعیت طبقاتی به مراتب عامل مسلط اصلی در شکل‌گیری یک گروه منزلتی و عضویت در آن است برای اینکه امکان سبک زندگی‌ای که از اعضای یک گروه منزلتی انتظار می‌رود معمولاً وابسته به شرایط اقتصادی است” برعکس، در تحلیل مارکس از تناقضات سوبژکتیویته مدرن تضمین کافی وجود دارد که تفاوت‌های مربوط به شغل، مصرف و سبک زندگی به پایه و اساس تشریح تمایزات منزلتی درون قطبیت‌های طبقاتی مدرنیته تبدیل می‌شود.

  • پیشتر استدلال کرده‌ام که از دید مارکس تجربۀ چیستیِ طبقه امری نادر است، در حالی که تاثیر ذهنی تقسیم کار سرمایه‌داری ملموس و فوری است.

با این حال نکته دوم اهمیت بیشتری دارد. قبلاً اشاره کردم که از نظر مارکس طبقه یک رابطه مدرن است و پایه و اساس آن استحاله سرمایه‌دارانۀ روابط شخصی به مناسباتی است که از طریق چیزها وساطت شده است.

این تنها دارایی در شکل کالا- کالاهایی که به زعم وبر فرصت‌های بازار، سرمایه و کار ارایه می‌کند- است که طبقه را تعریف می‌کند و چنین دارایی‌ای به نحو متمایزی پدیده‌ای مدرن است، دست‌کم به عنوان مبنای نظم اجتماعی و اقتصادی. حالا وبر در این موضوع هم‌نظر است: برده‌ها از دید او یک طبقه را شکل نمی‌دهند زیرا چیزی ندارند که در بازار به فروش برسانند.

نظر ماکس درباره دوره روم باستان را به یاد بیاورید. جامعه‌شناسان از مفاهیم طبقه و منزلت وبر تاریخ‌زدایی کرده و آنها را به عنوان مولفه‌های تحلیلی هرگونه نظم اجتماعی مورد بررسی قرار داده‌اند.

این نکته حقیقت دارد که وبر در اقتصاد و جامعه سنخ‌های آرمانی «نابی» را مطرح می‌کند که هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند به طور تمام و کمال نمونه آن باشد. چنین چیزی تصادفاً «سرمایه‌داری عقلانی»، به علاوه بوروکراسی، را تداوم می‌بخشد که در ادامه بررسی خواهم کرد.

این دوراندیشی و احتیاطی مهم است برای آنکه مفاهیم انتزاعی را توصیف کننده واقعیات تجربی در نظر نگیریم، نقطه ضعفی که مارکسیست‌ها و وبری‌ها مثل هم مستعد آن هستند.

اما وبر همچنین در این نکته صریح است که طبقه اساساً پدیده‌ای مربوط به مدرنیته است. به بیان او “در گذشته قشربندی به خاطر ساختار اقتصادی جوامع بر اساس منزلت صورت می‌گرفت […]” در حالی که “امروزه جامعه عمدتاً به صورت طبقه قشربندی می‌شود.

در این زمینه: مساله، مساله مدرنیته است

برگرفته از کتاب: سرمایه داری و مدرنیته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *