وبر مجموعه‌ای از پدیده‌های مسالهْ، مسالۀ مدرنیته است - نشر پیله

مسالهْ، مسالۀ مدرنیته است

کتاب هایدگر و ایدوئولوژی جنگ
Rate this post

مدرنیته

مسالهْ، مسالۀ مدرنیته است. وبر مجموعه‌ای از پدیده‌های فرهنگی متمایز با «تمدن غربی»را نشان می‌دهد که تنها در دوره مدرن به اوج خود می‌رسند.

رشتۀ پیوند دهندۀ آنها مفهوم عقلانیت است: چیزی که به نظر وبر شاید سرمایه‌داری مظهر آن باشد اما نه به آن محدود می‌شود و نه از آن ریشه می‌گیرد و به نظر من ذکر این نکته لازم است که مباحث وبر در اینجا به مانند تصاویر فراگیر مارکس از جهان پیشاسرمایه‌داری «کودکانه»، بسیار بحث برانگیز است.

گفتمان وبر نیز به مانند مارکس آمیخته با شرق‌شناسی است و او ظاهراً از این موضوع اطلاع ندارد که مفهوم سنت متمایز غربی خود پدید‌ه‌ای مدرن است و بی‌ارتباط با توسعۀ جهانی سرمایه‌داری نیست.

سنت‌ها برساخته می‌شوند نه حداقل با آن انسجام و پیوستگی‌ای که وبر (و مارکس) در شرح خود از تاریخ ارایه کرده‌اند.

چیزی که از آن به «غرب‌شناسی» یاد می‌کنیم (عنوانی که از دوستم فیلیپ کوریگان وام گرفته‌ام) مثل دگر شرقی‌اش امری برساخته است، زمان- فضایی از ذهن. همان طور که تئودور شانین زمانی ابراز داشت، در این تصویر آمریکای شمالی جزو اروپا است اما بلغارستان خیر.

وبر استدلال می‌کند “تنها در غرب علم در سطحی از پیشرفت قرار دارد که امروزه معتبر می‌شناسیم.”

دیگر اشکال دانش، هرقدر هم پیشرفته باشند، تنها دانش تجربی و نه عقلانی‌اند: دانش اخترشناسی بابلی‌ها فاقد بنیان‌های ریاضیاتی بود (که زمینه‌اش را یونانی‌ها فراهم آورده بودند.

هندسه هندی‌ها از منطق عقلانی (که آن هم محصول فکر یونانی بود) برخوردار نبود، علوم طبیعی هندی از فقدان روش تجربی (اساساً محصول رنسانس) رنج می‌برد و طب هندی فاقد زیست‌شناختی و به ویژه بیوشیمیایی بود (“شیمی عقلانی در هیچ یک از حوزه‌های فرهنگ بجز غرب وجود نداشت).

تفکر تاریخی چینی “روش توسیدید را نداشت” و نظریه سیاسی هندی “فاقد روش نظام‌مند قابل‌قیاس با ارسطو بود”.

کدهای حقوقی هرچند در خاور نزدیک به وجود آمد، اما “اشکال نظام‌مند اندیشه که برای هر آموزه حقوقی عقلانی اهمیت بنیادین دارند، بجز در حقوق رومی و غربی که تحت تاثیر آن قرار دارد، در هیچ کجای دیگری شکل نگرفت.

ساختار حقوق قانونی تنها در غرب وجود دارد”.

وبر در مورد موسیقی، هنر و معماری هم استدلال‌های مشابهی دارد.

“موسیقی هارمونیک عقلانی” با ارکسترها، اشکال سمفونیک و سیستم نت‌نگاری “تنها در غرب دیده می‌شود”؛ مانند “استفاده عقلانی از طاق‌های نوک‌تیز در معماری گوتیک” و “کاربرد منطقی پرسپکتیو خطی و فضایی”، بار دیگر هدیه‌ای از رنسانس است.

اگرچه چاپ در چین ریشه دارد (و اجازه دهید بگویم از اروپا هم قدمت بیشتری دارد)، اما تنها در غرب بود که ادبیات نوشتاری که منحصراً موجودیتشان مدیون صنعت چاپ باشد- نظیر مطبوعات و نشریات- پا گرفت.

حتی اگر شرق را برخوردار از ژرف‌ترین نوع “خرد فلسفی و الهیاتی بدانیم”، “اعتبار توسعه کامل یک الهیات نظام‌مند باید به مسیحیت متاثر از هلنیسم داده شود”

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب سرمایه داری و مدرنیته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *