جامعه سرمایه داری
پیش از بررسی شرح مارکس از جامعه سرمایهداری، شایسته است نگاه او به گذشته را که در تضاد با این جهان کاملاً جدید و شکوهمند قرار میگیرد مورد توجه قرار دهیم.
او صریحاً کسانی را که به گونهای مکانیکی میخواستند از دل سرمایه یک مدل عام از توسعه اجتماعی بیرون بکشند و نسخهای از “روند کلی تحمیل شده بر همه مردم” بپیچند نکوهش میکرد.
اما این بدان معنا نیست که او هیچ نگاه جامعی پیرامون روند تاریخ بشر نداشت. اتفاقا چنین چیزی در کارهای او نقش محوری دارد. او این نگاه را در گروندریسه، که نسخه پیشنویس سرمایه بود و در فاصله سالهای 1857 تا 1858 نگاشت، چنین خلاصه میکند:
مناسبات مبتنی بر وابستگی بین افراد (که در ابتدا کاملاً خودانگیختهاند) اولین اشکال جامعهاند که در آن مولد بودن افراد صرفاً به میزانی محدود و به صورت منفرد و مجزا از هم توسعه مییابد. استقلال فردی برپایه وابستگی مادی دومین شکل عمده جامعه است.
در همین جا است که نظامی از مبادلات اجتماعی کلی، مناسبات عام، الزامات عام و ظرفیتهای عام برای نخستین بار شکل میگیرد.
فردیت آزاد که بر توسعه همگانی افراد و تسلطشان بر قدرت تولیدی و نیز بر ظرفیتهای گروهی و اجتماعی مبتنی است سومین مرحله به حساب میآید. مرحله دوم شرایط لازم برای مرحله سوم را به وجود میآورد.
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب سرمایه داری و مدرنیته
پس مطالعه کپشن تمامی مطالب را از وبسایت نشر پیله بخش معرفی کتاب دنبال کنید.