گرایش به مدرنیسم با شکوفایی نقاشی پرتره رابطه مدرنیسم و هنر - نشر پیله

رابطه مدرنیسم و هنر

کتاب ایده ها پیامد دارند
Rate this post

گرایش به مدرنیسم با شکوفایی نقاشی پرتره در قرن پانزدهم آغاز شد. این امر با گسترش معنادار علاقه به نقاشی منظره ادامه یافت، گسترشی که نشانگر گذار از داستان به سوی گرایش به امور تکنیکی بود.

نقاشان دوران ابتدایی رنسانس هیچ علاقه‌ای به این نوع از نقاشی منظره نداشتند؛ منظره برای آنان صرفاً پس‌زمینه‌ای بود که می‌بایست آن را صورت‌بندی و سپس رها کرد.

مدرنیسم و هنر

از آنجا که انسان دوران رنسانس نسبت خود با الوهیت را از دست نداده بود، برای او خدا مرکز جهان بود. برای او اصلاً چیزی به عنوان “چشم‌انداز” مطرح نبود، چیزی که برای انسان عادی امروز تقریباً معادل کلیت هنر است. گرایش مسلط به جهان فیزیکی، زمانی در هنر بازتاب یافت که نقاشان به جای نگاه به زندگی، رو به سوی منظره کردند. این گرایش با امپرسیونیسم قرن نوزدهم به اوج خود رسید.

  • وقوع جنبش امپرسیونیسم، که رخداد انقلابی نقاشی مدرن است، دلایل متنوعی داشته است. کلایو بل ترجیح می‌داد تا آن را به سادگی، به عنوان کشف دوباره‌ی کافرکیشی در نظر گیرد.

این بدان معناست که زندگی را چنان بپذیریم که به خودی خود خوب و رضایت‌بخش باشد، و در نتیجه عزم داشته باشیم تا در اینجا و اکنون زندگی کنیم. بدین ترتیب جهان هنر به جهان حسگری محض بدل شد. آر. اچ. ویلنسکی، امپرسیونیسم را به عنوان نتیجه‌ی ابداع دوربین، و ای‌بسا به عنوان نتیجه‌ی انقلاب صنعتی در نظر می‌گیرد.

در نگاه او تلاش هنرمند برای تقلید دستاوردهای دستگاهی مکانیکی، ادراک را به “دیدن” محض کاهش می‌دهد. این هنرمندان تلاش می‌کنند تا مانند دوربین، ارتعاشات نور را ثبت کنند و نه بیشتر، بنابراین، محدودیت‌های کنش، نوعی یکپارچه‌نگری ساختاری را بر آن‌ها اعمال می‌کنند.

چنین است که بیان شده که امپرسیونیسم در خدمت اهداف سوسیالیسم برابری‌خواهانه بوده است، زیرا اگر تصویر، صرفاً نتیجه‌ی برخورد امواج نوری به چشم ما باشد، یک درخت یا دشت یا دریا برای همه یکسان خواهد بود.

  • برداشت من این است که امپرسیونیسم، موجب ورود نومینالیسم به نقاشی شده است. یکی از انگاره‌های اساسی این گفتمان آن است که طرحی کلی در طبیعت وجود ندارد.

بنابراین، موضوع اصلی نقاشی، “جدایی نهایی تصویر از هرگونه قاعده‌مندی خواهد بود، خواه قواعد ساختاری، خواه قواعد طراحی و خواه قواعد رنگ‌آمیزی. بدین ترتیب هنرمند نیز به این گفتمان روی می‌نهد که امر کلی پس از کثرت است، همانجا که ما داستان خود را از آن آغاز کردیم. اگر صورت پیش از چیزها وجود نداشته باشد، نقاشی رئالیستی خواهد بود.

در این زمینه: شخصیت و فردیت

برگرفته از کتاب: ایده ها پیامد دارند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *