همه می‌دانیم که وانوسازی چه چیز نیست وانوسازیدنِ وانوسازی - نشر پیله

وانوسازیدنِ وانوسازی

کتاب وانوسازی
Rate this post

همه می‌دانیم که وانوسازی چه چیز نیست، با چه چیزی نباید اشتباه گرفته شود، یا نباید به چه صورت تصور گردد. مختصر بگوییم، وانوسازی نه متضاد ساختن است، و نه مترادف یا شیوه دیگر بیان واسازی، ویرانی یا اوراق‌گری.

  • اگر هیچ کدام از این‌ها نیست، پس چیست؟

تقابل دوگانه

وانوسازی نام استراتژی است – چیزی که دریدا «استراتژی عام» می‌نامد – که به‌وسیله آن با «تقابل‌های دوگانه متافیزیک» درگیر شده و به آن‌ها پاسخ می‌دهیم. پس بیایید به عقب باز گردیم و با تقابل‌های دوگانه شروع کنیم.

ما سرانجام به بخش «استراتژی عام» برمی‌گردیم و آن را انتخاب می‌کنیم که بی‌اهمیت نیست.

فردریش نیچه در بخش آغازین کتاب فراسوی خیر و شر اشاره کرده بود که «اعتقاد بنیادی متافیزیک‌دانان اعتقاد به ارزش‌های متضاد و مقابل هم است».

این ارزش‌های متضاد بر طبق تقابل‌های مفهومی یا محمول‌های متقابل انحصاری فرمول‌بندی و بیان می‌شوند: بودن/نبودن، درون/بیرون، ذهن/بدن، مرد/زن، خود/دیگری، روشنایی/تاریکی، طبیعی/مصنوعی و نظایر آن. دریدا می‌نویسد:

«همه متافیزیک‌دانان، از افلاطون تا روسو، دکارت تا هوسرل، به این شیوه عمل کرده‌ و خیر را قبل از شر، مثبت را قبل از منفی، خالص را قبل از ناخالص، ساده را قبل از پیچیده، اصلی را قبل از فرعی، تقلید شده را قبل از تقلید تصور کرده‌اند.

  • و این فقط یک ژست متافیزیکی در میان دیگران نیست، بلکه ضرورتی متافیزیکی است».

باید به این نکته اشاره کنیم که این تنها یک خصلت منطقی چیزی به‌نام «متافیزیک» نیست. همان‌طور که دریدا در گفتگو با ژولیا کریستوا توضیح می‌دهد، حتی «زبان روزمره» نیز زبان متافیزیک است.

به‌عبارت دیگر، ما معمولاً با به‌کارگیری مجموعه‌ تفاوت‌های اصطلاحی یا تقابل‌های دوگانه به خود و جهان‌مان معنا می‌بخشیم.

همان‌طور که باربارا جانسون توضیح می‌دهد، منطق زیربنایی این طرز تفکر – یعنی «اگر مطلق نیست، پس نسبی است؛ اگر عینی نیست، پس ذهنی؛ اگر موافق چیزی نیستید؛ پس مخالف آن هستید» – اصل عدم تناقض است.

در این زمینه: وانوسازی سنت کلام محور

برگرفته از کتاب: وانوسازی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *