عبارت کشور من یک توهم دلسوزانه است کشور، تاریخی است که به شما آموخته‌اند و - نشر پیله

عبارت کشور من یک توهم دلسوزانه است

کتاب چگونه یک کشور را نابود کنیم
Rate this post

کشور من

عبارت «کشور من» یک توهم دلسوزانه است، به همان اندازه که «بی‌سرزمین بودن» هم توهمی بی‌رحمانه است. هر کشوری در بهترین ساعت خود وسعت می‌یابد و در تاریک‌ترین روز خود کوچک می‌شود. کشور به همان اندازه که رویای شماست، واقعیت شما نیز هست، خواه بار سنگینی باشد که در سرزمین‌های بیگانه بر دوش است، یا سنگینی احساس غربت در وطن.

کشور، تاریخی است که به شما آموخته‌اند و یا گذشته‌ای که هرگز به کتاب‌های تاریخ راه پیدا نکرده و تمام آینده‌های شدنی و ناشدنی است که معلوم نیست اجازه تصور آن را داشته باشید یا نه. کشور آنقدر بزرگ و بی‌شکل است که بتوان به طور کامل آنرا تصاحب نمود و یا کاملاً رها کرد.

اما یک چیز قطعی است: با رفتن یک شهروند، گذشته و آیندۀ آن فرد از روایت حذف می‌شود و قلمرویی که گانگسترها می‌توانند به آن حمله کنند بزرگتر می‌شود، تا اینکه در آخر کاملاً آن کشور را تصاحب می‌کنند.

الان که در حال نوشتن این فصل آخر هستم، استیو بانون، استراتژیست ارشد سابق دونالد ترامپ، درگیر جنگ صلیبی جاه‌طلبانه و خطرناکی در اروپا و بر علیه اروپا است. در چندین مصاحبه بانون گفته است که مصمم است اتحاد راست افراطی جدید را در قاره کهن به‌ وجود آورد و جنبشی جهانی ایجاد کند که اتحادیۀ اروپا را فرو می‌پاشد.

بسیاری از مردم می‌پرسند که انسانی کوچک و دارای مقام چه آسیبی می‌تواند به قدرت عظیم اروپا برساند، اما در عین حال، با یادآوری تاریخ قرن بیستم، تقریباً همه نیز موافق‌اند که اگر دلارهای آمریکایی به گروه‌های افرطی راست‌گرای اروپا تزریق شود، این جنگ صلیبی یک نفره خطرناک می‌شود.

چنین اخبار شومی درباره بانون و وعدۀ وسوسه انگیز وی درمورد پول نقد آمریکایی، من را به یاد تار و پود سرمایۀ سیاسی می‌اندازد که با دقت تمام توسط اردوغان و حامیانش در آناتولی بافته شده بود. علاوه بر این، هر زمان که من مصاحبه‌های بانون را ‌می‌خوانم که از واژه‌نامۀ هالیوودی مانند «رفیق» استفاده می‌کند، نمی‌توانم او را به‌عنوان یک مایکل کورلئونه جدید در سیاست تصور کنم (با عرض پوزش از آقای پاچینو!) ، که همه رهبران مافیایی را گرد هم می‌آورد تا شبکه مخفی بزرگتر و قوی‌تری بسازد، که همۀ آن‌ها در کنار یکدیگر کار ‌می‌کنند، اما سرانجام ناگزیرند، در تلاش برای کسب قدرت بیشتر، شروع به کشتن یکدیگر کنند.

بدیهی است که این فقط رویای پوچ و ملال‌آور من است. اما رویدادهای سالهای اخیر، به ما آموخته است که شاید این رویاها به واقعیت بدل شود، زیرا خیالاتی که موهوم به‌نظر می‌رسند، بدون متوسل شدن به آرایۀ ادبی، چنین چیزی را ثابت کرده‌اند. نسل ما، با امیدهایش، با آخرین بحران نئولیبرالیسم روبه‌رو شده است، که سیستم حاکم را مجبور کرده تا خود را به شبکه‌ای جهانی به سبک مافیایی تبدیل کند.

همان‌طور که نسلهای قبلی مجبور بودند با ترفندهای مختلف سیستم برخورد کنند، ما نیز باید با این واقعیت مقابله کنیم که مجموعۀ بی‌ثبات ارزشهای حکومت، تنها در ‌صورت حمایت از سلاح‌های استبدادی مجازی و واقعی و دستکاری سیستماتیک توده‌ها، می‌تواند نفوذناپذیر بماند که غالبا برای ایجاد خصومت طراحی شده‌اند؛ و نتیجۀ آن ایجاد زمینه‌های وسیع بی‌اخلاقی است. امروزه، تقریباً نیمی از جهان زیر نظر رهبران سیاسی پدرخوانده معاب زندگی می‌کنند و بسیاری از مردم کاملا از آن‌ها حمایت می‌کنند و مانند هر ملتی که امید خود را برای به دست آوردن عدالت از نهادی فروپاشیده از دست داده است به آن‌ها رأی می‌دهند.

این رهبران «مردان آن‌ها» هستند، که نوعی حس پیچیدۀ عدالت را به‌ وجود می‌آورند، و بنابراین ملت بدون هیچ گونه سوالی از قوانین آن‌ها پیروی می‌کند. به همین دلیل است که تمام کاخهای مجلل، تمام خصومت طلبی‌ها ، تمام اعمال ناشایست، تمام بی‌مهری‌هایی که شاید به شخصه ظالمانه بدانید و باعث شود که بگویید «اینجا کشور من نیست»، واقعاً پشت صحنه‌ای هستند که آن‌ها برای بازی ترسیم کرده‌اند. این رهبران، کودکانی خیابانی هستند که مسیرهای دادگاه را یاد گرفته‌اند.

از نظر افراد واقعی، چنین رهبرانی «مردان ما در پایتخت» هستند، و اگر از آن‌ها بپرسید، خواهند گفت که آن‌ها ظالم‌تر از سایر رهبران نیستند، کسانی که خود را دولتمردانی جدی و مسئول نشان دادند، اما در واقع مانند مافیایی‌ها رفتار کردند. برای بسیاری از مردم، این رهبران جدید و قدرتمند، به مثابه مایکل کورلئونه هستند، که برای باقی ماندن در جهانی فاسد، هر آنچه را که باید، انجام می‌دهند و از طرفی سعی می کنند دنیا به جای بهتری تبدیل شود؛ یا به عبارت دیگر این موضوع را به ملت خود تلقین می‌کنند. در نتیجه توده‌های بی‌شماری، ملتمسانه مشتاق هستند تا تبدیل به فرمانروای کاخ، مردی قوی و یا پدرخواندۀ ملت شوند.

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب چگونه یک کشور را نابود کنیم

104000تومان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *